غرض خداوند از تغيير قبله - ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 488

نميداند كه ميخواهد با تغيير قبله، علم حاصل كند؟ در جواب سؤال اول مى‏گوييم مراد به اينكه مى‏فرمايد: لنعلم تا بدانيم، با اينكه خدا يكى است يا علم رسل و انبياء است مثلا از اين باب كه بزرگان وقتى سخن مى‏گويند، از قبل خود و اطرافيان خود سخن ميگويند، و تكيه كلامشان (ما) است، مثل اينكه امير لشكر ميگويد: ما فلانى را كشتيم، و فلانى را زندان كرديم، با اينكه اينكارها را خود امير نكرده، بلكه كاركنانش كرده‏اند، در جواب از سؤال دوم مى‏گوييم مراد، علم عينى و فعلى خداى تعالى است، كه با خلقت و ايجاد حاصل ميشود، نه آن علم كه قبل از ايجاد داشته است.

و كلمه (انقلاب بر دو عقب)، كنايه است از اعراض، چون انسان- كه در حال قيام روى پاشنه مى‏ايستد- وقتى روى خود بطرفى برگرداند، روى پاشنه خود مى‏چرخد، بدين جهت روگردانى و اعراض را به اين عبارت تعبير مى‏كنند، نظير تعبير به پشت خود رو كردن، در آيه (وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ) «1» و ظاهر آيه اين است كه ميخواهد توهمى را كه احيانا ممكن است در سينه مؤمنين خلجان كند، دفع نمايد، و آن توهم اين است كه فلسفه برگرداندن قبله، و نسخ قبله قبلى چيست؟ و تكليف نمازهايى كه تا كنون رو به بيت المقدس خوانده‏ايم چه ميشود؟

و از اين هم بر مى‏آيد كه مراد به قبله‏اى كه رسول خدا (ص) بر آن بود، همان بيت المقدس است، نه كعبه، پس هيچ دليلى نيست بر اينكه بگوئيم: بيت المقدس دو بار و كعبه هم دو بار قبله شده، چون اگر مراد بقبله در آيه كعبه باشد، لازمه‏اش همين ميشود (چون مى‏فرمايد: ما امروز آن قبله را كه قبلا رو بان مى‏ايستادى، قبله نكرديم مگر براى چه و چه).

غرض خداوند از تغيير قبله

و سخن كوتاه اينكه جاى اين معنا بود كه در سينه مؤمنين اين توهم ايجاد شود كه اولا وقتى بناى خداى تعالى بر اين بود كه بالأخره كعبه را قبله مسلمانان كند، چرا از همان روز اول نكرد؟ و گذاشت مدتى مسلمانان رو به بيت المقدس نماز بخوانند؟ لذا خداى تعالى براى دفع اين توهم خاطر نشان كرد، كه تشريع احكام جز بخاطر مصالحى كه برگشتنش به تربيت و تكميل مردم است صورت نمى‏گيرد، منظور از تشريع احكام هم تربيت و تكميل مردم است، و هم جداسازى مؤمنين از غير مؤمنين است، و هم مشخص كردن فرمانبران از عاصيان متمرد، و آن سببى كه باعث شد كه قبله يهوديان را مدتى قبله شما مسلمانها قرار دهيم، عينا همين‏ها بود كه گفتيم.

پس مراد به جمله: (إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ) اين است كه ما خواستيم مشخص كنيم، چه كسى تو را پيروى مى‏كند؟ و چه كسى نمى‏كند؟ و اگر نفرمود (من يتبعك، چه كسى تو را پيروى مى‏كند)، بلكه فرمود (چه كسى رسول را) براى اين بود كه با ذكر كلمه (رسول) بفهماند: صفت‏

1- سوره انفال آيه 16

/ 693