ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 1 -صفحه : 693/ 419
نمايش فراداده

صفحه 396

آب بان معنا كه نزد ما آب است نيز جزو آسمانها و زمين است و معقول نيست كه عرش خدا روى آب به آن معنا باشد، و سلطنت خداى تعالى قبل از خلقت آسمان‏ها و زمين نيز مستقر بود و بر روى آب مستقر بود، پس معلوم مى‏شود آن آب غير اين آب بوده، و انشاء اللَّه در تفسير جمله: (وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ) «1» توضيح بيشتر آن خواهد آمد.

بحثى علمى و فلسفى

(بيان اينكه هر موجودى بديع الوجود است)

تجربه ثابت كرده، هر دو موجودى كه فرض شود، هر چند در كليات و حتى در خصوصيات متحد باشند، بطورى كه در حس آدمى جدايى نداشته باشند، در عين حال يك جهت افتراق بين آن دو خواهد بود، و گر نه دو تا نميشدند و اگر چشم عادى آن جهت افتراق را حس نكند، چشم مسلح به دوربينهاى قوى آن را مى‏بيند.

برهان فلسفى نيز اين معنا را ايجاب مى‏كند، زيرا وقتى دو چيز را فرض كرديم كه دو تا هستند، اگر بهيچ وجه امتيازى خارج از ذاتشان نداشته باشند، لازمه‏اش اين مى‏شود كه آن سبب كثرت و دوئيت، داخل در ذاتشان باشد نه خارج از آن، و در چنين صورت ذات صرفه و غير مخلوطه فرض شده است، و ذات صرف نه دو تايى دارد و نه تكرار مى‏پذيرد، در نتيجه چيزى را كه ما دو تا و يا چند تا فرض كرده‏ايم، يكى ميشود و اين خلاف فرض ما است.

پس نتيجه مى‏گيريم كه هر موجودى از نظر ذات مغاير با موجودى ديگر است و چون چنين است پس هر موجودى بديع الوجود است، يعنى بدون اينكه قبل از خودش نظيرى داشته باشد، و يا مانندى از آن معهود در نظر صانعش باشد وجود يافته، در نتيجه خداى سبحان مبتدع و بديع السماوات و الارض است.

1- هود آيه 7