ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 1 -صفحه : 693/ 43
نمايش فراداده

صفحه 19

دو حتى چشم بر هم زدنى از يكديگر جدا نمى‏شوند، تا كنار حوض بر من در آيند)، «1» منصوب براى چنين مقامى كرده، و خدا هم تصديقش كرده، كه فرموده: (إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً)، «2» و نيز علم به قرآن را از غير ايشان كه مطهرين‏اند نفى كرده، و فرموده:

(إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ، فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ، لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ، «3» (به درستى كه اين قرآن كتابى است كريم و خواندنى در كتابى مكنون كه احدى جز مطهرين با آن تماس ندارد).

اين پيغمبر و اين امامان اهل بيت (ع)، طريقه‏شان در تعليم و تفسير قرآن كريم، بطورى كه از احاديث تفسيرى آنان بر مى‏آيد، همين طريقه‏اى است كه ما بيان كرديم، و ما بزودى آن احاديث را در ضمن بحث‏هاى روايتى اين كتاب از نظر خواننده عزيز مى‏گذرانيم، آن وقت خواهيد ديد كه هيچ اهل بحثى در آن همه روايت حتى به يك حديث برنميخورد، كه رسول خدا و يا ائمه اهل بيت (ع) در تفسير آيه‏اى از حجت و برهانى علمى و نظرى و يا فرضيه‏اى علمى كمك گرفته باشند.

و چطور ممكن است چنين كارى كرده باشند؟ با اينكه رسول خدا (ص) در باره قرآن كريم فرمود: (وقتى فتنه‏ها چون پاره‏هاى شبى ديجور راه خدا و راه نجات را بر شما مشتبه كردند، در آن هنگام بر شما باد بقرآن، كه او شافعى است، كه شفاعت و وساطتش امضاء شده، و شكوه‏گرى از نقائص بشر است كه خدا او را تصديق كرده، هر كس آن را به عنوان كارنامه پيش روى خود بگذارد، تا به آن عمل كند، او وى را به سوى بهشت مى‏كشاند، و هر كس آن را پشت سر اندازد، و به برنامه‏هايى ديگر عمل كند، همان قرآن او را از پشت سر به سوى آتش مى‏راند.

قرآن دليلى است كه بسوى بهترين سبيل راه مى‏نمايد، و آن كتاب تفصيل، و جدا سازى حق از باطل است، و كتاب بيان است، كه هر لحظه به تو سعادتى ميدهد، كتاب فصل است، نه شوخى، كتابى است كه ظاهرى و باطنى دارد، ظاهرش همه حكمت است، و باطنش همه علم، ظاهرش ظريف و لطيف، و باطنش بسيار ژرف و عميق است، قرآن داراى دلالتها و علامتها است، و تازه دلالتهايش هم دلالاتى دارد عجائب قرآن را نمى‏توان شمرد، غرائب آن هرگز كهنه نمى‏شود، در آن چراغهاى هدايت، و مناره‏هاى حكمت است، قرآن دليل بر هر پسنديده است نزد كسى كه انصاف داشته باشد. «4»

بنا بر اين بر هر كسى لازم است كه ديدگان خود را در آن بچراند، و نظر خود را به اين صفات برساند (و با اين صفات به قرآن نظر كند) تا دچار هلاكت نشود، و از خليدن خار به پاى چشمش‏

1- احقاق الحق ج 9 ص 309- 371 و بصائر الدرجات ص 413

2- احزاب- آيه 33

3- الواقعه- آيه 79

4- تفسير عياشى ج 1 ص 2