ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 1 -صفحه : 693/ 539
نمايش فراداده

صفحه 516

بيان‏

اخبار و اشاره آيات شريفه به مصائب و بلايايى كه در نتيجه جهاد و قتال پيش مى‏آيند

اين پنج آيه در سياق متحد، و جملاتش از نظر لفظ در يك سياق و از نظر معنا هم بيكديگر مرتبطند، اول آنها باخر نظر دارد و آخرش باولش، و از اينجا فهميده ميشود كه اين پنج آيه يكباره نازل شده نه در چند هنگام.

و سياق آن داد مى‏زند كه قبل از نازل شدن دستور جهاد و تشريع آن نازل شده، چون در اين آيات از بلائى پيشگويى شده كه بعدها مسلمانان با آن روبرو مى‏شوند و مصائبى را بزودى مى‏بينند، البته نه هر بلا و مصيبت، بلكه بلاى عمومى كه چون ساير بليات معمولى و هميشگى نيست.

آرى نوع انسان مانند ساير انواع موجودات در اين نشئه كه نشئه طبيعت است، هرگز در افرادش خالى از حوادث جزئى نيست، حوادثى كه تنها نظام فرد را در زندگى شخصيش مختل ميسازد و يا مى‏ميرد و يا مريض ميشود، يا ترس و گرسنگى و اندوه و محروميت چرخ زندگيش را از كار مى‏اندازد، اين سنتى است از خدا كه همواره در مخلوقات و بندگانش جارى ساخته، چون دار طبيعت دار تزاحم و نشئه نشئه تبدل و تحول است: (فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا، براى سنت خدا نه تبديلى خواهى يافت، و نه تحويلى). «1»

و لكن اين بلاى فردى هر چند دشوار و بر شخص مبتلاى بدان سنگين است، ولى مانند بلاها و محنت‏هاى عمومى مهيب و هول انگيز نيست براى اينكه بلاى فردى وقتى به فردى روى مى‏آورد، صاحب بلا هم در نيروى تعقلش و هم در استوارى عزمش و هم در ثبات نفسش، از قواى ديگر افراد كمك مى‏گيرد، و اما بلاهاى عمومى كه دامنه‏اش همه جا گسترده مى‏شود، شعور عمومى را سلب ميكند رأى و احتياط و تدبير چاره را از هيئت اجتماع مى‏گيرد و در نتيجه نظام حيات از همه مردم مختل مى‏شود- و خوف چندين برابر و وحشت متراكم مى‏گردد، آن چنان كه عقل و شعور از كار مى‏افتد و عزم و ثبات تباه مى‏گردد- پس بلاى عمومى و محنت همگانى دشوارتر و تلخ‏تر است و اين حقيقتى است كه آيات مورد بحث بدان اشاره دارد.

بلائى كه در آيات مورد بحث از آن سخن رفته، هر بلاى عمومى نيست وبا و قحطى نيست، بلكه بلائى است عام كه خود مسلمانان خود را بدان نزديك كرده‏اند، بلائى است كه بجرم پيروى از دين توحيد و اجابت دعوت حق بدان مبتلا شدند، جمعيت اندكى كه همه دنيا و مخصوصا قوم و قبيله خود آنان مخالفشان بودند و جز خاموش كردن نور خدا و استيصال كلمه عدالت و ابطال‏

1- فاطر آيه 43