ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 1 -صفحه : 693/ 550
نمايش فراداده

صفحه 527

زشت آنان را در نظرشان زيبا جلوه داد، امروز هم همان شيطان سرپرست آنها است، و عذابى دردناك در پيش دارند)، «1» كه مى‏رساند كفار همين الآن در تحت سرپرستى شيطان زندگى دارند، تا در روز قيامت به عذاب دردناكى برسند، و همچنين آياتى ديگر.

بحثى پيرامون تجرد نفس‏

تدبر در آيه مورد بحث و آيات ديگرى كه نظير آن بود و از نظر خواننده گذشت، حقيقتى ديگر را روشن ميسازد كه از مسئله حيات برزخى شهيدان وسيع‏تر و عمومى‏تر است و آن اين است كه بطور كلى نفس آدمى موجودى است مجرد، موجودى است ما وراى بدن و احكامى دارد غير احكام بدن و هر مركب جسمانى ديگر (خلاصه موجودى است غير مادى كه نه طول دارد و نه عرض و نه در چهار ديوارى بدن مى‏گنجد) بلكه با بدن ارتباط و علقه‏اى دارد و يا به عبارتى با آن متحد است و بوسيله شعور و اراده و ساير صفات ادراكى، بدن را اداره مى‏كند.

دقت در آيات سابق اين معنا را بخوبى روشن ميسازد چون مى‏فهماند كه تمام شخصيت انسان بدن نيست، كه وقتى بدن از كار افتاد شخص بميرد و با فناى بدن و پوسيدن و انحلال تركيب‏هايش و متلاشى شدن اجزائش، فانى شود، بلكه تمام شخصيت آدمى به چيز ديگرى است، كه بعد از مردن بدن باز هم زنده است، يا عيشى دائم و گوارا و نعيمى مقيم را از سر مى‏گيرد.

(عيشى كه ديگر در ديدن حقايق محكوم به اين نيست كه از دو چشم سر ببيند و در شنيدن حقايق از دو سوراخ گوش بشنود، عيشى كه ديگر لذتش محدود بدرك ملايمات جسمى نيست) و يا به شقاوت و رنجى دائم و عذابى اليم مى‏رسد.

و نيز مى‏رساند كه سعادت آدمى در آن زندگى و شقاوت و تيره روزيش مربوط به سنحه ملكات و اعمال او است، نه به جهات جسمانى (از سفيدى و سياهى و قدرت و ضعف) و نه به احكام اجتماعى، (از آقازادگى و رياست و مقام و امثال آن).

پس اينها حقايقى است كه اين آيات شريفه آن را دست ميدهد، و معلوم است كه اين احكام مغاير با احكام جسمانى است و از هر جهت با خواص ماديت دنيوى منافات دارد و از همه اينها فهميده ميشود كه پس نفس انسانها غير بدنهاى ايشان است.

آياتى كه بر دوئيت و مغايرت بين نفس و بدن و تجرد نفس دلالت مى‏كنند.

و در دلالت بر اين معنا آيات برزخ به تنهايى دليل نيست، بلكه آياتى ديگر نيز اين معنا را

1- سوره نحل آيه 63