ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه 528افاده مىكند، از آن جمله اين آيه است: (اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ، وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى، خدا است آن كسى كه جانها را در دم مرگ و هم از كسانى كه نمردهاند ولى به خواب رفتهاند مىگيرد، آن گاه آنكه قضاى مرگش رانده شده نگه ميدارد و ديگران را رها مىكند). «1»چون كلمه (توفى) و (استيفاء) به معناى گرفتن حق به تمام و كمال است و مضمون اين آيه، از گرفتن و نگه داشتن و رها كردن، ظاهرا اين است كه ميان نفس و بدن دوئيت و فرق است.و باز از آن جمله اين آيه است: (وَ قالُوا أَ إِذا ضَلَلْنا فِي الْأَرْضِ أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ؟ بَلْ هُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ كافِرُونَ قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ، ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ، و گفتند آيا بعد از آنكه در زمين گم شديم، دوباره به خلقت جديدى در مىآئيم؟ اين سخن از ايشان صرف استبعاد است، و دليلى بر آن ندارند، بلكه علت آنست كه ايمانى به ديدار پروردگارشان ندارند، بگو در دم مرگ آن فرشته مرگى كه موكل بر شما است شما را به تمام و كمال مىگيرد و سپس بسوى پروردگارتان بر مىگرديد). «2»كه خداى سبحان يكى از شبهههاى كفار منكر معاد را ذكر مىكند، و آن اين است كه آيا بعد از مردن و جدايى اجزاء بدن (از آب و خاك و معدنيهايش) و جدايى اعضاى آن، از دست و پا و چشم و گوشش و نابودى همان اجزاء عضويش و دگرگون شدن صورتها و گم گشتن در زمين، بطورى كه ديگر هيچ با شعورى نتواند خاك ما را از خاك ديگران تشخيص دهد، دوباره خلقت جديدى بخود مىگيريم؟و اين شبهه هيچ اساسى به غير استبعاد ندارد، و خداى تعالى پاسخ آن را به رسول گراميش ياد ميدهد و مىفرمايد بگو شما بعد از مردن گم نميشويد و اجزاء شما ناپديد و در هم و برهم نمىگردد، چون فرشتهاى كه موكل به شما است، شما را به تمامى و كمال تحويل مىگيرد و نمىگذارد گم شويد، بلكه در قبضه و حفاظت او هستيد، آنچه از شما گم و درهم و برهم ميشود، بدنهاى شما است نه نفس شما و يا به گونه آن كسى كه يك عمر مىگفت (من)، و به او مىگفتند (تو).و از جمله آنها اين آيه است: (وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ، و خدا از روح خود در او دميد) «3» كه در ضمن آيات مربوطه به خلقت انسان است آن گاه در آيه (يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ، قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي، از تو از روح مىپرسند، بگو روح از امر پروردگار من است) «4» بيان مىكند كه روح از جنس