صفحه 529
امر خداست و سپس در آيه: (إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً، أَنْ يَقُولَ: لَهُ كُنْ فَيَكُونُ، فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ، امر او در وقتى كه چيزى را اراده كند، تنها اين است كه به آن چيز بگويد بباش، و بى درنگ موجود شود، پس منزه است آن خدايى كه ملكوت هر چيز را بدست دارد) «1»، بيان مىكند كه روح از سنحه ملكوت و كلمه (كن) است.
و سپس در آيه: (وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ) «2» او را به وصف ديگرى توصيف كرده، و آن اين است كه اولا يكى است و ثانيا، چون چشم گرداندن فورى است و تعبير به چشم گرداندن مىرساند كه امر خدا و كلمه (كن) موجودى است آنى نه تدريجى، كه چون موجود ميشود، وجودش مشروط و مقيد به زمان و مكان نيست.
از اينجا روشن مىگردد كه امر خدا- كه روح هم يكى از مصاديق آن است- از جنس موجودات جسمانى و مادى نيست، چون اگر بود محكوم به احكام ماده بود و يكى از احكام عمومى ماده اين است كه به تدريج موجود شود، وجودش مقيد به زمان و مكان باشد، پس روحى كه در انسان هست مادى و جسمانى نيست هر چند كه با ماده تعلق و ارتباط دارد.
آن گاه از آياتى ديگر كيفيت ارتباط روح با ماده بدست مىآيد، يك جا مىفرمايد: (مِنْها خَلَقْناكُمْ، ما شما را از زمين خلق كرديم) «3» و جايى ديگر مىفرمايد: (خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ، انسان را از لايهاى چون گل سفال آفريد). «4»
و نيز فرموده: (وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ، ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ، خلقت انسان را از گل آغاز كرد و سپس نسل او را از چكيدهاى از آبى بى مقدار قرار داد)، و سپس فرموده: (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ، ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً، فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً، فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً، ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ، فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ، ما از پيش انسان را از چكيده و خلاصهاى از گل آفريديم و سپس او را نطفهاى در قرارگاهى محفوظ كرديم و سپس نطفه را علقه و علقه را مضغه و مضغه را استخوان كرديم، پس آن استخوان را با گوشت پوشانديم و در آخر او را خلقتى ديگر كرديم، پس آفرين به خدا كه بهترين خالقان است) «5».
و بيان كرد كه انسان در آغاز بجز يك جسمى طبيعى نبود و از بدو پيدايشش صورتهايى گوناگون به خود گرفت، تا در آخر خداى تعالى همين موجود جسمانى و جامد و خمود را، خلقتى
1- سوره يس آيه 82- 83 2- سوره قمر آيه 50 3- سوره طه آيه 55 4- سوره الرحمن آيه 14 5- سوره مؤمنون آيه 12- 14