صفحه 609
گشته، و بخاطر حرارتى كه بخود گرفته به آسمان ميرود (چون هر چيز گرمى سبكتر از سردش ميباشد) (مترجم) تا جايى كه به لايهاى از هواى سرد برسد، در آنجا مبدل به آب گشته، ذرات آب به يكديگر متصل و بصورت قطره در مىآيد، اگر قبل از متصل شدن يعنى همان موقعى كه بصورت پودر بود يخ نزند و بعد بهم متصل شود، بصورت برف سرازير ميگردد و اگر بعد از اتصال پودر و قطره شدن يخ بزند، بصورت تگرگ پائين مىآيد و پائين آمدن باران و برف و تگرگ بخاطر اينست كه وزنش از وزن هوا سنگينتر است.
بعد از فرود آمدن، زمين از آن مشروب ميشود و سبز و خرم مىگردد و اگر سرماى هوا نگذارد گياهى برويد، آبها در آن قسمت از زمين انبار ميشود و بصورت چشمهسارها در آمده و زمينهاى پائين خود را مشروب مىسازد، پس آب نعمتى است كه زندگى هر جنبندهاى بوجود آن بستگى دارد.
پس آبى كه از آسمان مىآيد، خود يكى از حوادث وجودى و جارى بر طبق نظام متقن عالم است، نظامى كه متقنتر از آن تصور ندارد و يك تناقض و يك مورد استثناء در آن نيست و اين آب، منشا پيدايش نباتات و تكون هر نوع حيوان است.
و اين حادث از جهت اينكه محفوف است به حوادثى طولى و عرضى كه حدوث و پيدايش آن بستگى به آن حوادث دارد، در حقيقت با آن حوادث روى هم، يك چيز است كه از محدث و پديد آرنده بى نياز نيست و ممكن نيست بدون علتى پديد آورنده پديد آمده باشد، پس بطور قطع اله و موجدى دارد كه يكى است و همين باران از جهت اينكه پديد آمدن انسان و بقاء هستيش مستند به آن است، دلالت دارد بر اينكه اله باران و اله انسان يكى است.
(وَ تَصْرِيفِ الرِّياحِ) تصريف بادها به معناى آن است كه بادها را بوسيله عواملى طبيعى و مختلف از اينطرف به آن طرف بگرداند، مهمترين آن عوامل اين است كه اشعه نور كه از چشمه نور (يعنى آفتاب) بيرون ميشود و در هنگام عبور از هوا بخاطر سرعت بسيار توليد حرارت مىكند در نتيجه هوا بخاطر حرارت، حجمش زيادتر و وزنش كمتر ميشود و نميتواند هواى سردى را كه بالاى آن است و يا مجاور آن قرار دارد، بدوش بكشد، لا جرم هواى سرد داخل در هواى گرم شده بشدت آن را كنار مىزند و هواى گرم قهرا بر خلاف جريان هواى سرد بحركت در مىآيد و اين جريان همان است كه ما نامش را باد مىگذاريم.
نتائجى كه اين جريان دو جور هوا بر خلاف مسير يكديگر دارد، بسيار است، يكى از آنها تلقيح گياهان است و يكى ديگر دفع كثافت هوا و عفونتهايى است كه (از خود زمين بيرون مىآيد، و يا سكنه روى زمين آن را توليد مىكنند و) داخل هوا ميشود و سوم انتقال ابرهاى آبستن