صفحه 657
است از پروردگار شما و به همين جهت تغيير نمىپذيرد، پس ولى خون نمىتواند بعد از عفو دوباره دبه در آورده و از قاتل قصاص نمايد و اگر چنين كند، خود او هم متجاوز است و كسى كه تجاوز كند و بعد از عفو قصاص كند عذابى دردناك دارد.
(وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ، لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) اين جمله به حكمت تشريع قصاص اشاره ميكند و هم توهمى را كه ممكن است از تشريع عفو و ديه بذهن برسد، دفع مينمايد و نيز مزيت و مصلحتى را كه در عفو است، يعنى نشر رحمت و انگيزه رأفت را بيان نموده، مىفرمايد:
عفو به مصلحت مردم نزديكتر است، تا انتقام.
و حاصل معناى اين جمله اين است كه عفو هر چند تخفيفى و رحمتى است نسبت به قاتل، (و رحمت خود يكى از فضائل انسانى است)، و لكن مصلحت عموم تنها با قصاص تامين ميشود، قصاص است كه حيات را ضمانت ميكند نه عفو كردن و ديه گرفتن و نه هيچ چيز ديگر، و اين حكم هر انسان داراى عقل است، و اينكه فرمود: (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ)، معنايش اين است كه بلكه شما از قتل بپرهيزيد و اين جمله به منزله تعليل است، براى تشريع قصاص.
مفسرين گفتهاند: اين جمله يعنى جمله (وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ) الخ، با همه اختصار و كوتاهيش و اندكى كلمات و حروفش و سلامت لفظش و صفاى تركيبش و بليغترين آيات قرآن، در افاده معناى خويش است و برجستهترين آيات است در بلاغت، براى اينكه در عين اينكه استدلالش بسيار قوى است، معنايش هم بسيار لطيف و زيباست و در عين اينكه معنايش لطيف و زيباست، دلالتش رقيقتر و در افاده مدلولش روشنتر است.
قبل از آنكه قرآن كريم اين جمله را در باره قصاص ايراد كند، بلغاى دنيا در باره قتل و قصاص كلماتى داشتند كه بسيار از بلاغت و متانت اسلوب و نظم آن كلمات تعجب ميكردند و لذت مىبردند، مثل اين گفتار كه: (كشتن بعض افراد، احياء همه است) و اين گفتار كه: (زياد بكشيد تا كشتار كم شود)، و از همه خوشآيندتر اين جمله بوده كه مىگفتند: (كشتن مؤثرترين عامل است براى از بين بردن كشتار).
لكن آيه شريفه مورد بحث، همه آن كلمات بليغ را از ياد برد و همه را عقب زد، زيرا جمله (وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ، در قصاص براى شما حياة است)، از همه آن كلمات كوتاهتر و تلفظش آسانتر است، علاوه در اين جمله، كلمه قصاص معرفه يعنى با الف و لام آمده، و كلمه حياة نكره، يعنى بدون الف و لام آمده است تا دلالت كند بر اينكه نتيجه قصاص و بركات آن، دامنهدارتر و عظيمتر از آن است كه با زبان گفته شود.
و باز با همه كوتاهيش، نتيجه قصاص را بيان كرده و حقيقت مصلحت را ذكر كرده، كه