مشركين نازل شده، «1» و نيز در تفسير طبرى آمده كه عبد الملك بن مروان به انس نوشت معناى اين آيه چيست و انس در پاسخش نوشت كه اين آيه در شان آن چند نفر عرنيها كه شاخه و گروهى از بجيله بودند نازل شده، انس اضافه كرده كه اين چند نفر از اسلام برگشتند، و آن چوپان را كشته شتران را با خود بردند، و سر راه را بر مردم گرفته، امنيت را از بين بردند و حتى با زنانى فجور و زنا كردند، رسول خدا (ص) از جبرئيل حكم آنان را پرسيد كه بطور كلى در باره محارب چه قضاوتى بايد كرد؟ جبرئيل گفت: كسى كه دزدى كند و راه را ناامن كند، ناموس محترم را حلال بداند، و يا به عبارتى با زن مردم زنا كند، بايد او را بدار بياويزى «2» رواياتى از اين قبيل.
و ليكن آيه شريفه بدان جهت كه مطلق است مؤيد خبر كافى است، و ما اين را هم مىدانيم كه روايات شان نزول نمىتواند ظاهر آيهاى را مقيد كند.
و در تفسير قمى در ذيل آيه شريفه:" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ ..." آمده كه امام فرمود يعنى به وسيله امام به درگاه او تقرب بجوئيد. «3»
مؤلف: يعنى به وسيله اطاعت امام به درگاه خدا تقرب بجوئيد، و اين روايت هم از باب تطبيق كلى بر مصداق است مىخواهد بفرمايد يكى از روشنترين مصاديق وسيله، اطاعت امام است، نه اينكه اطاعت امام وسيله منحصر به فرد باشد، و نظير آن روايتى است كه از ابن شهراشوب نقل شده كه گفت امير المؤمنين (ع) در تفسير آيه" وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ" فرمود: منم وسيله خداى تعالى. «4»
و قريب به آن روايت، روايتى است كه در كتاب بصائر الدرجات به سند صاحب كتاب از سلمان فارسى از على (ع) نقل شده، و بعيد نيست كه اين دو روايت از باب تطبيق نباشد، بلكه از باب تاويل باشد و اين با خواننده است كه در متن آن دو، دقت كند و ببيند كه چه مىفهمد؟ تطبيق يا تاويل؟ «5».
و در مجمع البيان است كه از رسول خدا (ص) روايت شده كه فرمود: از
(1) جامع البيان ج 6 ص 133. (2) جامع البيان ج 6 ص 134. (3) تفسير قمى ج 1 ص 168. (4) مناقب ج 3 ص 75. (5) بصائر الدرجات، ص 216 ح 21.