ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 6 -صفحه : 539/ 105
نمايش فراداده

مردم فرستاده، فرزندى بوده كه با مادرش به عبادت خدا مى‏پرداخته‏اند، و بدون اينكه داراى ربوبيت و الوهيت باشند با ساير موجودات عالم در مجراى امكان كه مجرا و مسير فقر و حاجت است جريان داشته‏اند، كتب انجيلى كه هم امروز در دسترس مسيحى‏ها است اعتراف و تصريح دارد بر اينكه مريم دخترى بوده كه به پروردگار ايمان داشته و به عبادت و بندگيش مى‏پرداخته، و نيز تصريح دارند بر اينكه مسيح از همين مريم متولد شده، مثل ساير انسانهايى كه هر يك از انسان ديگر متولد مى‏شوند، و نيز صراحت دارند بر اينكه عيسى فرستاده خدا بسوى مردم بوده مانند ساير فرستادگان خدا بدون هيچ تفاوت، و نيز تصريح دارند كه او و مادرش مانند ساير مردم غذا مى‏خورده‏اند.

بنا بر اين، آنچه را كه قرآن به مسيح و مادرش (ع) نسبت داده مورد اعتراف انجيل‏هاى موجود است، و اين خود دليل قاطعى است كه مسيح بنده‏اى بوده فرستاده از ناحيه خدا، احتمال هم دارد كه آيه در اين مقام باشد كه الوهيت را از مسيح و مادرش هر دو نفى كند.

در جاى ديگر قرآن هم بر اين مطلب كه مسيح و مادرش اله و معبود نيستند اشاره، بلكه تصريح هست، و آن آيه 116 همين سوره است كه مى‏فرمايد:" أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ- آيا اى مسيح تو به مردم گفته‏اى مرا و مادرم را معبود خود گرفته و پرستش كنيد؟!"، معلوم مى‏شود چنين قول و عقيده‏اى هم در بين مذاهب مسيحيت وجود داشته، مگر اينكه كسى بگويد اين آيه دلالت ندارد بر اين كه كسانى مريم را هم اله مى‏دانسته‏اند چه احتمال دارد در اين مقام باشد كه مردم را از خضوع زياد در برابر مسيح و مادرش جلوگيرى كند، چون مسيحى‏ها در برابر احبار و راهبان خود زياده از حد خضوع مى‏كرده‏اند، خضوعى كه هيچ بشرى در برابر بشر ديگر آن چنان نمى‏كرده. و چون مسيح و مريم (ع) هر دو از راهبان و خدام معبد بوده‏اند و مردم در برابر آنها آن طور خضوع مى‏كرده‏اند، از اين رو احتمال دارد اين آيه در مقام نهى آنان از اين عمل باشد.

و كوتاه سخن، بنا بر احتمال اول، آيه از مسيح و مادرش نفى الوهيت مى‏كند، بدين صورت كه مى‏فرمايد: مسيح رسولى بوده مانند ساير رسولان، و مادرش صديقه‏اى بوده، و اين هر دو غذا خور بوده‏اند، با اين حال چگونه داراى الوهيت بوده‏اند؟! و در اينكه فرمود:" قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ" از آنجايى كه رسل را به اينكه قبل از مسيح آمده‏اند و در گذشته‏اند توصيف فرموده، از اين جهت دليل را كه همان بشريت مسيح و امكان مرگ و حيات او بود تاكيد مى‏كند.