كارهاى نيك و دادن زكات را وحى فرموده، و در سوره حج تشريع فريضه حج و اباحه گوشت چارپايان را، و در سوره ممتحنه دورى گزيدن از مشركين را به وى نسبت داده، و در سوره انعام نهى از هر ظلم و هر عمل مخالف با فطرت را از او نقل كرده. در اخبار نيز وارد شده كه آن طهارت و نظافتى كه ابراهيم در ميان امت خود جعل و تشريع كرده و در سوره حج به آن اشاره شده عبارت از همان حنيفيت معروف و احكام دهگانهاى بوده كه پنج حكم آن مربوط به سر و پنج حكم ديگرش مربوط به ساير اعضاى بدن و از آن جمله ختنه است. در سوره مريم و هود مساله تحيت به سلام نيز از احكام شريعت ابراهيم شمرده شده است. مضافا بر همه اينها، قرآن كريم دين اسلام را هم ملت ابراهيم و دين حنيف او دانسته و فرموده:" مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ" «1» و" قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً" «2».
نمىخواهيم بگوييم دين اسلام با همه اصول و فروعى كه دارد در زمان ابراهيم تشريع شده، و نمىتوانيم چنين حرفى را بزنيم زيرا از آيه" شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ عِيسى" «3» عكس اين معنا استفاده مىشود، و ليكن مىخواهيم بگوييم كه از اين آيه و همچنين از آيه" قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ، دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ" «4» استفاده مىشود كه شرايع و احكام اسلام همه از آن فطرياتى سرچشمه مىگيرد كه ابراهيم (ع) به زبان تشريع بيان كرده و هر عملى كه موافق با فطرت بود مورد امر و هر عملى كه مخالف با فطرت بود مورد نهى قرار داده بود.
و اگر توجيه مفسر مزبور صحيح بود و خداوند به زبان ابراهيم هيچ حكمى از احكام فرعى را تشريع نكرده بود ناگزير بايد معتقد شويم به اينكه قوانين موضوعه و مقرره حمورابى مورد امضاى پروردگار قرار گرفته و از احكام دين ابراهيم شده، بلكه به آن معنايى كه گفتيم دين اسلام نيز از آن احكام منشا گرفته است، و خلاصه، احكام يك پادشاه مشرك به صورت يك
(1) سوره حج آيه 87 (2) سوره بقره آيه 135 (3) خدا شرع و آيينى كه براى شما مسلمين قرار داد حقايق احكامى است كه نوح را هم به آن سفارش كرد، و بر تو نيز همان را وحى كرديم و به ابراهيم و موسى و عيسى هم آن را سفارش نموديم. سوره شورى آيه 13 (4) بگو پروردگارم مرا به راهى راست هدايت كرده كه دينى برقرار، آئين معتدل ابراهيم است، و او از مشركين نبود. سوره انعام آيه 161