ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 7 -صفحه : 546/ 334
نمايش فراداده

دوم اينكه همانطورى كه بت‏پرستان گاهى آفتاب و ماه و ستاره را مى‏پرستيدند همچنين ستاره‏پرستان نيز هيكل‏هايى براى پرستش غير كواكب و ماه و آفتاب داشته‏اند، مانند هيكل علت نخستين و هيكل عقل و نفس و غير آن، و مانند بت‏پرستان به اين اشياء (عقل و نفس و ...) تقرب مى‏جسته‏اند.

مؤيد اين معنا گفته" هردوت" مى‏باشد، او در كتاب تاريخش آنجا كه معبد بابل را وصف مى‏كند مى‏گويد: اين معبد مشتمل بر يك برج هشت طبقه‏اى بوده و آخرين آنها مشتمل بر گنبدى بزرگ و فراخ بوده، و در آن گنبد فقط تختى بزرگ و در مقابل آن تخت ميزى از طلا قرار داشته، و غير از اين دو چيز در آن گنبد هيچ چيز، نه مجسمه و نه تمثال و نه چيز ديگر، نبوده و احدى جز يك زن كه معتقد بود خداوند او را براى ملازمت و حفاظت هيكل استخدام نموده كسى در آن گنبد نمى‏خوابيد. «1»

و بعيد نيست اين همان هيكل علت نخستين بوده كه به عقيده آنان از هر شكل و هياتى منزه است. گو اينكه خود صاحبان اين عقايد- همانطور كه مسعودى مى‏گويد- علت اولى را هم به اشكال مختلفى به پندار خود تصوير مى‏كردند. و ثابت شده كه فلاسفه اين طائفه، خدا را از هيات و شكل جسمانى و وضع مادى منزه دانسته او را به صفاتى كه لايق ذات او است توصيف نموده‏اند، ولى جرأت اظهار عقيده خود را در بين عامه مردم نداشته و از آنان تقيه مى‏كردند، يا براى اينكه مردم ظرفيت درك آن را نداشته‏اند و يا اغراض سياسى آنها را وادار به كتمان حق نموده است.

(1) تاريخ هردوت يونانى، 500 ق م‏