كتابهايى نوشته و قواعدى تدوين كردهاند در قواعد خود اختلافات مذهبى را دخالت ندادهاند، به شهادت اينكه مىبينيم بسيارى از راويان اخبار را از قبيل عبد الرزاق و حاكم كه از شيعيان على (ع) هستند تعديل نموده و معتبر شمردهاند، و هيچيك از اين علما نيست مگر اينكه عده بسيارى از رجال شيعه را توثيق و تعديل كردهاند. بنا بر اين، اگر سند اينگونه روايات را قبول كرديم و آن را معتبر دانستيم ناگزير بايد مضمون آن را بپذيريم، و صرف اينكه على (ع) در آن روز در حظيرههاى قدس جاى دارد مانع از اين نيست كه در بين اهل محشر مؤذن باشد، علاوه بر اينكه اگر بتوانيم براى چنين نسبتى به على (ع)، معنايى تصور كنيم كه از فضائل و مثوبات آن جناب حساب شود روايت را قبول مىكنيم هر چند سندش صحيح هم نباشد، البته اين وقتى است كه روايات مذكور جعلى و يا معارض با روايت قوىترى از حيث سند و دلالت نبوده باشد «1».
مؤلف: صاحب المنار جواب خوبى به آلوسى داده، ليكن بايد بگوييم كه: رويه ما اماميه از اين هم متقنتر است، زيرا ما در غير از مسائل فقهى بطور كلى در هيچ مسالهاى چه اعتقادى و چه تاريخى و چه فضائل و چه غير آن به خبر واحد عمل نمىكنيم، مگر اينكه همراه خبر واحد قرينههايى باشد كه يا مفيد علم و يا حد اقل مفيد اطمينان و وثوق شخصى باشد، تنها در مسائل فقه است كه در حجيت رواياتش به وثوق نوعى اكتفاء مىكنيم آن هم بعد از آنكه بدست بياوريم كه روايت، مخالفتى با قرآن كريم ندارد. تفصيل اين بحث در كتب اصول فقه ما موجود است.
و اما اينكه گفت:" اگر بتوانيم براى چنين نسبتى معنايى تصور كنيم كه از فضائل آن جناب حساب شود ..." البته فضيلت بودن چنين سمتى جاى شبهه نيست، براى اينكه اعلام حكم پروردگار در آخرت مانند اعلام حكم يك حاكم دنيوى است در دنيا. اعلام كننده حكم، رابطى است كه حكم حاكم را به محكومين مرتبط مىسازد و به نسبت شرافت و پستى حاكم مقام و منزلت او نيز كم و زياد مىشود، و در اين آيه، حاكم پروردگار متعال است، و معلوم است كه اعلام كننده احكام چنين خدايى چه مقام و منزلتى را دارا است.
قرآن كريم چنين مقامى را براى بعضىها اثبات نموده، مثلا در باره ابراهيم (ع) مىفرمايد:" وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ" «2» و در باره وساطت على (ع) در
(1) تفسير المنار ج 8 ص 426 (2) اعلام كن در ميان مردم فريضه حج را. سوره حج آيه 27