مىآيد كه قومش از شنيدن همان دو مطلب به مساله نبوت كه اصل سومى است، نيز منتقل شدهاند، چون مىفرمايد: از شنيدن آن دو دعوت بلكه از شنيدن اولين دعوت او نسبت به رسالت وى تعجب كردهاند.
" قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ" كلمه" ملأ" به معناى اشراف و بزرگان قوم است، و اين طبقه از افراد اجتماع را از اين نظر ملأ گفتهاند كه هيبت آنان دلها، و زينت و جمالشان چشمها را پر مىكند، و اگر با اين تاكيد شديد نسبت ضلالت به او دادهاند، براى اين است كه اين طبقه هرگز توقع نداشتند كه يك نفر پيدا شود و بر بتپرستى آنان اعتراض نموده، صريحا پيشنهاد ترك خدايانشان را كند و از اين عمل انذارشان نمايد، لذا وقتى با چنين كسى مواجه شدهاند تعجب نموده، او را با تاكيد هر چه تمامتر گمراه خواندهاند، اين هم كه گفتهاند: ما به يقين تو را گمراه مىبينيم، مقصود از" ديدن" حكم كردن است، يعنى به نظر چنين مىرسد كه تو سخت گمراهى.
" قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ ..."
نوح (ع) در جواب آنان گمراهى را از خود نفى نموده و در جمله" وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ" خود را پيغمبرى مبعوث از طرف خداى سبحان معرفى مىكند، و اگر خدا را به وصف" رَبِّ الْعالَمِينَ" ستوده، براى اين است كه نزاع بر سر ربوبيت بوده، آنان به غير از خدا براى هر شانى از شؤون عالم مانند آسمان و زمين و انسان و غير آن ارباب ديگرى داشتند، و آن جناب با ذكر اين وصف ربوبيت را منحصر به خداى تعالى نمود، و در اين جواب هيچ گونه تاكيدى به كار نبرد- تا بفهماند مطلب يعنى رسالت وى و گمراه نبودنش آن قدر روشن است كه هيچ احتياجى به قسم يا تاكيد ديگرى ندارد.
" أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنْصَحُ لَكُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ" در اين چند جمله اوصاف خود را مىشمارد، نخست مىفرمايد: من از آنجايى كه رسولى از ناحيه پروردگار هستم، به مقتضاى رسالتم پيامهايى را به شما مىرسانم، و رسالت و پيغام را به صيغه جمع ذكر كرد تا بفهماند كه او تنها مبعوث به توحيد و معاد نشده، بلكه احكام بسيار ديگرى نيز آورده، چون نوح (ع) از پيغمبران اولى العزم و صاحب كتاب و شريعت بوده است.
سپس مىفرمايد: من خيرخواه شمايم، و با شما نصيحتهايى دارم كه شما را به خداوند و اطاعت او نزديك و از استنكاف از پرستش او دور مىسازد. آن گاه مىفرمايد: و من چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد، و مقصودش از آن چيزها معارفى است كه خداوند از سنن