ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جارى در عالم و از آغاز و انجام عالم به وى آموخته است، مانند وقايع قيامت، جزئيات مساله ثواب و عقاب، اطاعت و معصيت بندگان، رضا و غضب و نعمت و عذابش.

پس اينكه بعضى گفته‏اند: دو جمله" أُبَلِّغُكُمْ ..." و" أَنْصَحُ لَكُمْ" دو صفت و جمله" اعلم ..." حال از فاعل" أَنْصَحُ لَكُمْ" است، صحيح نيست، بلكه همانطورى كه گفتيم اين سه جمله هر كدام براى غرض خاصى ذكر شده‏اند.

" أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ ..."

اين جمله استفهامى است انكارى كه مى‏فهماند تعجب آنان از ادعاى رسالت و دعوت به دين حق بى‏جا و بى‏مورد بوده، و مقصود از" ذكر" همان معارف حق او است كه بشر را به ياد خدا مى‏اندازد. و كلمه" من ربكم" متعلق است به" كائن" تقديرى.

" لِيُنْذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ"- اين سه جمله متعلق است به جمله" جاءكم" و معناى آن اين است كه: اين ذكر (دين) به اين جهت براى شما فرستاده شده تا رسول، شما را انذار نموده، به اين وسيله وظيفه خود را ادا نمايد، و شما نيز از خدا بترسيد، تا در نتيجه رحمت الهى شامل حالتان شود، چون تنها تقوا و ترس از خدا آدمى را نجات نمى‏دهد، بلكه بايد رحمت الهى هم دستگير بشود.

اين سه جمله از كلام نوح (ع)، مشتمل است بر اجمالى از معارف عالى الهى.

" فَكَذَّبُوهُ فَأَنْجَيْناهُ وَ الَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ ..."

بنا به گفته راغب لفظ" فلك" كه به معناى كشتى است هم در يك كشتى استعمال مى‏شود، و هم در كشتى‏هاى زياد «1»، و به گفته صحاح اللغة هم معامله مذكر با آن مى‏شود و هم مؤنث «2». و دو كلمه" قَوْماً عَمِينَ" يكى وصف است و ديگرى موصوف، و" عمين" جمع" عمى" بر وزن" خشن"، صفتى است مشبه از ماده" عمى، يعمى" فرق" عمى" با" اعمى" بطورى كه گفته‏اند اين است كه عمى تنها كسى را مى‏گويند كه بصيرت نداشته باشد، و اعمى به كسى اطلاق مى‏شود كه بصر (چشم) نداشته باشد «3».


(1) مفردات راغب، ماده فلك‏

(2) صحاح اللغة ج 4 ص 160 ماده فصل الفاء

(3) مفردات راغب ص 348 ماده عمى‏

/ 504