سخن فخر رازى در باره معتقدات فرعون و اشكالى كه بر آن وارد است
و اما آن احتمال كه گفتيم بعضىها داده و گفتهاند: فرعون مردى دهرى مسلك بوده، ظاهرا احتمالى است كه فخر رازى داده و در تفسير خود چنين گفته است:آنچه به نظر من مىرسد اين است كه فرعون يا مرد عاقلى بوده و يا عقل نداشته، اگر عقل نمىداشت از حكمت خدا دور بود كه به سوى چنين كسى پيغمبرى گسيل بدارد، و اگر عقل داشته و عقلش هم كامل بوده، معقول نيست كه چنين كسى واقعا معتقد به الوهيت خود باشد، و خود را خالق آسمان و زمين بداند، از خود او هم كه بگذريم معنا ندارد خلق كثيرى از عقلا چنين اعتقادى در باره او داشته باشند، چون فساد اين عقيده از ضروريات عقل است.پس بهتر اين است كه بگوييم فرعون مردى دهرى و منكر وجود صانع بوده، و كواكب را مدبر اين عالم خاكى و خود را مدبر و مربى آدميان مىدانسته، پس اينكه گفته:" أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى" مقصودش اين بوده كه من مربى و ولى نعمت و روزى دهنده شمايم. و اينكه گفت:" ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرِي" مقصودش اين بوده كه من جز خود كسى را سراغ ندارم كه پرستش و عبادتش بر شما واجب باشد.و وقتى مسلك و مرامش اين بوده بعيد نيست كه بگوييم وى بتهايى به صورت كواكب براى خود درست كرده و مىپرستيده، و مانند ساير ستارهپرستان به آن بتها تقرب مىجسته، و بنا بر اين مانعى ندارد كه جمله" وَ يَذَرَكَ وَ آلِهَتَكَ" را حمل بر همين معنايى كنيم كه به نظرمان رسيد «1».اين بود كلام فخر رازى، اشكالى كه ما بر گفتار وى داريم اين است كه اين شخص اينقدر نفهميده كه معناى الوهيت و ربوبيت در نظر بتپرستان و ستارهپرستان آفريدن آسمانها و زمين نيست، و هيچ بتپرست و ستارهپرستى بت و ستاره خود را آفريدگار و خالق آسمانها و زمين نمىداند، بلكه معناى الوهيت در نظر آنان تدبير يك قسمت از امور عالم است كه خود فخر هم در آخر كلامش احتمال آن را داده، و اين اشتباه را هم كرده كه هيچ دهرى مذهبى ستارهپرست و هيچ ستارهپرستى دهرى و منكر وجود صانع نمىشود.پس حق مطلب همان است كه گفتيم فرعون خود را پروردگار مصر و مصريان مىدانسته، و اگر مربوب بودن آنان را براى رب و پروردگارى ديگر انكار مىكرده روى قاعده(1) تفسير كبير فخر رازى ج 31 ص 42