اختلاف مفسرين در بيان ارتباط جمله:" كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ ..." با آيات قبل از آن - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
«1».
آرى، محال است كسى باطل را با اعتراف به باطل بودنش پيروى كند، و شقاوت را با علم به اينكه شقاوت و خسران است طلب نمايد، هم چنان كه در اين باره نيز فرموده:" فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ" «2».
و اين نه تنها انسان است كه چنين نمىكند، بلكه هيچ علت و سببى جز غايتى را كه سازگار با طبع او است هدف همت قرار نمىدهد، و جز كارهايى كه خير و سعادتش را تامين كند مرتكب نمىشود، و اگر هم احيانا به انسانى و يا سببى از اسباب ديگر برخوريم كه بر خلاف اين قاعده عملى را انجام داده يا اثرى را از خود نشان داده است بايد اين برخورد خود را سطحى دانسته و آن را تخطئه كنيم.
اين است آن معنايى كه دقت و تامل در آيه آن را اقتضا مىكند، و همانطورى كه گفتيم استفاده اين معنا وقتى است كه جمله" فَرِيقاً هَدى ..." حال از ضمير" تعودون" باشد و وجه شباهت" عود" را به" بدء" بيان كند، چه اينكه آن را متصل به ما قبل و مبين علت آن بدانيم، و يا آنكه آن را جملهاى مستانفه بگيريم.
و اما مفسرين ديگر، گويا همه در اين معنا اتفاق دارند كه جمله" فَرِيقاً هَدى" حالى است كه تنها كيفيت" عود" را بيان مىكند، نه" عود" و" بدء" را، و چنين پنداشتهاند كه جهت اشتراك و وجه شباهت عود به بدء چيز ديگرى است كه در كلام ذكر نشده است «3».
بله، كسانى هم ديده مىشوند كه جمله مزبور را بيان كيفيت عود و بدء هر دو گرفتهاند، و ليكن اين اشخاص كسانى هستند كه به منظور فرار از محذور جبر منظور از بدء را سرتاسر زندگى دنيا و منظور از عود را طول زندگى آخرت گرفتهاند، نه ابتداى آن دو «4». و خواننده عزيز ملاحظه كرد كه ما مقصود از عود و بدء را ابتداى وجود در اين دو نشات گرفتيم و محذور جبر هم لازم نيامد.اختلاف مفسرين در بيان ارتباط جمله:" كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ ..." با آيات قبل از آن
كوتاه سخن، مفسرين بعد از اتفاق مزبور در بين خود اختلاف كردهاند در اينكه اين كلام