جواب به كسانى كه اعتقاد به تاثير بد كارى‏ها در پيدايش بلايا و مصائب را معلول جهل و عقب افتادگى علمى پنداشته‏اند و بيان اينكه انسان نمى‏تواند بر نظام كون و نواميس طبيعت مسلط شود - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حيات نكبت‏بار و سراسر اضطرابى كه تمامى اجزاى عالم و نواميس طبيعت مخالف و مزاحم آن است، حياتى كه مصائب و بلايا از يك طرف و قهر طبيعت از طرفى ديگر تهديد به زوالش مى‏كند.

اين سنت پروردگار و اثرى است كه خداوند بر گناهان و انحرافات بشر مترتب مى‏كند، و لو اينكه بشر امروز آن را باور نداشته و بگويد: اين افكار زائيده عقب افتادن در علم و دانش و نداشتن وسيله دفاع است، و گر نه اگر انسان در صنعت پيشروى نموده و خود را مجهز به وسائل دفاعى سازد مى‏تواند از همه اين حوادث كه نامش را قهر طبيعت مى‏گذاريم پيشگيرى كند، هم چنان كه ملل متمدن توانستند از بسيارى از اين حوادث از قبيل قحطى، وبا، طاعون و ساير امراض واگيردار و همچنين سيل‏ها، طوفان‏ها، صاعقه‏ها و امثال آنها جلوگيرى بعمل آورند.

جواب به كسانى كه اعتقاد به تاثير بد كارى‏ها در پيدايش بلايا و مصائب را معلول جهل و عقب افتادگى علمى پنداشته‏اند و بيان اينكه انسان نمى‏تواند بر نظام كون و نواميس طبيعت مسلط شود

ليكن بايد گفت خدا اين فكر و صاحبان چنين افكارى را نابود كند كه در اثر كفر و غرور فكرى خيال كرده‏اند پيشرفت و جلو افتادن ملتى از ملتى ديگر كه نامش را تمدن گذاشته‏اند- مى‏تواند بر نظام كون و نواميس طبيعت مسلط شده و احكام آن را ابطال نموده و آن را مطيع خود سازد. و خلاصه، دستگاه آفرينش كه اين مخمورين دستخوش هوا و غرور، جزئى به حساب نيامدنى از آنند- به كاكل آنان چرخيده و محكوم امر و نهى ايشان است، و حال آنكه اگر حق و حقيقت- كه گردش گردون بر مدار آن است- تابع هوا و هوس آنان شود آسمان و زمين از هم مى‏پاشد:" وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ"«1»

و معلوم است كه اگر آسمان و زمين رو به فساد گذارد اولين جزئى كه از آن فاسد مى‏شود همين انسان ضعيف است.

اينها خيال كرده‏اند معارف دينى اين قبيل حوادث را معلول اسباب مادى و طبيعى نمى‏داند و زمام همه را بدون واسطه به دست پروردگارش دانسته و خلاصه امثال وبا، قحطى، فرستادن باران و صاعقه را كار خدا و ساير حوادثى كه به علل و اسبابش پى برده‏ايم كار آن علل و اسباب مى‏داند، لا بد چنين خيال كرده‏اند كه وقتى براى وقوع حادثه‏اى از حوادث علتى طبيعى كشف مى‏كنند حدوث آن حادثه را بى‏نياز از خدا و تدبير ربوبى او را در آن حادثه هيچ كاره مى‏دانند. غافل از اينكه معارف دينى به يك فرد دين‏دار اجازه چنين اعتقادى را نداده، و خدا را سببى در عرض ساير اسباب و علتى در صف ساير علل مادى و قواى فعاله طبيعى‏


(1) سوره مؤمنون آيه 71

/ 504