جواب دسته‏اى از امت موسى (ع) كه نهى از منكر مى‏كردند به دسته ديگرى كه سكوت پيشه كرده بودند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نزديك نمى‏آمدند، و اين خود يك امتحانى بوده از خداى تعالى، و خداوند به اين جهت ايشان را به چنين امتحانى مبتلا كرد كه فسق و فجور در ميان ايشان رواج يافته بود، و حرص بر اين اعمال، ايشان را وادار به مخالفت امر خدا و صيد ماهى و بدست آوردن هزينه فسق و فجورشان مى‏كرد، و تقوايى كه ايشان را از مخالفت باز بدارد نداشتند لذا فرمود:" كَذلِكَ نَبْلُوهُمْ" يعنى اينچنين ما ايشان را مى‏آزماييم" بِما كانُوا يَفْسُقُونَ" بخاطر فسقى كه مرتكب مى‏شدند.

جواب دسته‏اى از امت موسى (ع) كه نهى از منكر مى‏كردند به دسته ديگرى كه سكوت پيشه كرده بودند

" وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ ..."

معلوم مى‏شود امت ديگرى بوده كه اين امت را موعظه مى‏كرده‏اند، پس تقدير آيه چنين است:" اذ قالت امة منهم لامة اخرى كانت تعظهم آن زمان كه امتى از ايشان به امت ديگرى كه ايشان را موعظه مى‏كرد گفتند ..." و جمله" لامة اخرى كانت تعظهم" براى اختصار حذف شده است. و ظاهر اينكه گفتند:" چرا موعظه مى‏كنيد مردمى را كه خدا هلاكشان خواهد كرد" اين است كه ايشان اهل تقوا بوده‏اند، و از مخالفت امر خدا پروا داشته‏اند جز اينكه ديگران را كه اهل فسق بودند نهى از منكر نمى‏كردند، چون اگر خود اين امت نيز اهل فسق و تعدى بودند آن قوم ديگر ايشان را نيز موعظه مى‏كردند و در پاسخ اعتراض و ملامتشان نمى‏گفتند:" مَعْذِرَةً إِلى‏ رَبِّكُمْ تا نزد پروردگار شما معذور باشيم" و نيز از گفتار عده‏اى كه سكوت كردند بر مى‏آيد كه اهل فسق و فجور مساله تجاوز و عصيان را به حدى رسانده بودند كه علنا مرتكب فسق مى‏شدند، و ديگر نهى از منكر در ايشان اثر نمى‏كرده، چيزى كه هست آن امت ديگر كه سكوت نكرده و هم چنان نهى از منكر مى‏كردند مايوس از موعظه نبودند و هنوز اميدوار بودند بلكه در اثر پافشارى بر موعظه و نهى از منكر دست از گناه بردارند، و لا اقل چند نفرى از ايشان، تا اندازه‏اى به راه بيايند.

علاوه بر اين، غرضشان از اصرار بر موعظه اين بوده كه در نزد خداى سبحان معذور باشند، و بدين وسيله مخالفت با فسق، و انزجار خود را از طغيان و تمرد اعلام داشته باشند. و لذا در پاسخ امت ساكت كه به ايشان مى‏گفتند:" چرا موعظه مى‏كنيد" اظهار داشتند:" مَعْذِرَةً إِلى‏ رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ تا هم نزد پروردگارتان معذور باشيم و هم شايد ايشان از گناه دست بردارند".

و در اينكه گفتند:" نزد پروردگارتان" و نگفتند" نزد پروردگارمان" اشاره است به اينكه نهى از منكر به ما اختصاص ندارد، شما هم كه سكوت كرده‏ايد مسئوليد، و بايد اين سكوت را شكسته و اين قوم را نصيحت كنيد، براى اينكه اعتذار به سوى پروردگار بخاطر مقام ربوبيتيش بر هر كسى واجب است، و همه مربوبين اين پروردگار بايد ذمه خود را از تكاليفى‏

/ 504