معناى" املاء" در:" وَ أُمْلِي لَهُمْ" و فرق آن با استدراج
" وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ" كلمه" املاء" به معناى مهلت دادن است، و جمله" إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ" تعليل مطالبى است كه در دو آيه سابق بود و التفاتى كه از تكلم مع الغير در" سنستدرجهم" به تكلم وحده در" املى" بكار رفته براى اين است كه دلالت كند بر مزيد عنايت بر محروم ساختن ايشان از رحمت الهى و وارد ساختنشان در مورد هلاكت.نكته ديگر اين التفات اين است كه املاء مهلت دادن تا مدت معين است و به همين جهت آيه شريفه در معنى نظير آيه" وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ" «1» است و كلمهاى كه در اين آيه است همان است كه در هنگام هبوط آدم به وى فرموده:" وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حِينٍ" «2» و قضاى الهى هم همين است، و قضاء مختص به خداى تعالى است و در آن كسى با او شريك نيست، به خلاف استدراج كه به معناى رساندن نعمت بعد از نعمت است، و اين نعمتهاى الهى به وسائطى از ملائكه و امر به انسان مىرسد، به همين مناسبت استدراج را به صيغه متكلم مع الغير آورد ولى در املاء و در كيدى كه نتيجه استدراج و املاء است به صيغه متكلم وحده تعبير كرد." أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ" در ميان مفسرين راجع به تركيب اين كلام اختلاف شديدى است، و آن معنايى كه از سياق كلام به ذهن تبادر مىكند اين است كه جمله" أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا" كلام تمامى است كه منظور از آن انكار و توبيخ است، و جمله" ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ" كلام ديگرى است كه منظور از آن تصديق رسول خدا (ص) در ادعاى نبوت است، و در عين حال اشاره به آن چيزى كه مردم در بارهاش تفكر مىكردند دارد، گويا فرموده است:" آيا تفكر نمىكنند در اينكه صاحبشان جن زده نيست تا حقيقت مطلب برايشان روشن شود؟ آرى، او ديوانه نيست و نيست او مگر بيمرسانى آشكار".و تعبير از رسول خدا (ص) به" صاحب ايشان" براى اشاره به ماده استدلال فكرى است، زيرا رسول خدا (ص) در تمام طول زندگى مصاحب ايشان و ايشان مصاحب وى بودهاند، و اگر او ديوانه مىبود در طول اين مدت معلوم مىشد، پس معلوم مىشود(1) سوره شورى آيه 14(2) و براى شما است در زمين قرارگاه و زندگى تا مدتى معين" سوره بقره آيه 36