عالم ذر، نشاه انسانى متقدم بر نشاه دنيوى است، نه به تقدم زمانى‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ايشان و حجتشان را از كار بيندازد و ديگر نتوانند بگويند:" ما معرفتى به اين معنا نداشتيم" و اين ميثاق ماخوذ در سراسر دنيا و ما دام كه انسانى به وجود مى‏آيد ادامه داشته و با جريان او جريان دارد.

كلامى كه ما در اين گفتار داريم اين است كه سياق آيه مساعد با آن نيست، براى اينكه خداى تعالى آيه شريفه را با جمله" وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ" افتتاح كرده و از ظرف وقوع اين داستان به لفظ" اذ زمانى كه" تعبير فرموده، و اين تعبير دلالت دارد بر اينكه اين داستان در زمان‏هاى گذشته و يا در يك ظرف محقق الوقوعى مانند آنها صورت گرفته است، نظير تعبيرى كه در جمله" وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ ... قالَ اللَّهُ هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ" «1» كرده، و با اينكه داستان در زمان آينده رخ مى‏دهد بخاطر اينكه رخ دادنش حتمى است از ظرف وقوع آن به لفظ" اذ" تعبير كرده.

و با در نظر گرفتن اينكه مورد خطاب در آيه رسول خدا و يا او و غير او است به شهادت اينكه مى‏فرمايد:" أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ تا در قيامت نگوييد"، از آقايان مى‏پرسيم با اينكه خطاب متوجه ما شنوندگان و مخاطبين به آيات قرآنى است و خطاب به گفته شما هم خطابى است دنيوى و مربوط به ما اهل دنيا و ظرفى هم كه به آن اتكاء شده زمان زندگى دنيايى ما و يا زندگى نوع بشر و مدت اقامت او در زمين است، و خلاصه ظرف داستان مورد بحث آيه عين ظرف وجود نوع انسان در دنيا است با اين حال چرا از اين ظرف به لفظ" اذ" تعبير فرمود؟ و حال آنكه هيچ مصححى براى تعبير به اين لفظ نيست، چون همانطور كه گفته شد لفظ مزبور دلالت دارد بر اينكه داستان، قبل از نقل آن واقع شده است، عنايت ديگرى از قبيل تحقق وقوع و امثال آن هم در كار نيست تا مصحح آن باشد.

پس اينكه فرمود:" وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ" چنان كه دلالت دارد بر خلقت نوع انسان به نحو توليد و بيرون كشيدن فردى از فرد ديگر و به راه انداختن افراد بى‏شمار از افراد انگشت شمار به همين نحوى كه ما مشاهده مى‏كنيم و مى‏بينيم كه همواره نسل‏هاى متعاقب وجود نوع انسان را حفظ مى‏كند در عين حال دلالت دارد بر اينكه داستان يك نوع تقدمى بر جريان خلقت و سير مشهود آن دارد.

عالم ذر، نشاه انسانى متقدم بر نشاه دنيوى است، نه به تقدم زمانى‏

فراموش نشود كه گفتيم آن تقدمى كه آقايان فرض كرده و آن را تقدم زمانى گرفته و


(1) و چون خدا گفت اى عيسى پسر مريم آيا تو به مردم گفته‏اى غير خدا، من و مادرم را دو خدا گيريد؟ ... خدا گفت: اين روزى است كه راست گفتن راست‏گويان سودشان مى‏دهد. سوره مائده آيه 116

/ 504