" كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها" اين يكى از مشاجرات دوزخيان است كه هر كدام كه در آتش داخل مىشوند، كسانى را كه قبل از ايشان وارد شدهاند لعنت مىكنند، يعنى مىگويند: از رحمت خدا و از هر چيز ديگرى دور باشى، كلمه" اخت" در اينجا به معناى مثل و مانند است." حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً ..."كلمه" اداركوا" در اصل" تداركوا" بوده، و معنايش رسيدن به يكديگر است، يعنى تا آنكه همه در آتش جمع شوند." قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ"-" اولى" و" اخرى" يا به حسب رتبه است، و منظور از" اولى" رؤساى ضلالت و ائمه كفر است كه پيروان خود را در گمراهى كمك مىكنند، و يا به حسب زمان و مراد اسلاف و پيشينيان است كه براى آيندگان خود فتح باب ضلالت كرده و راه كج را براى آنان هموار مىسازند. كلمه" ضعف"- به كسر ضاد و سكون عين- تكرار كننده هر چيزى را گويند، مانند عدد دو كه تكرار كننده عدد يك است و عدد چهار كه تكرار كننده عدد دو است، و گاهى آن را تنها به يك چيز سنجيده، مثلا مىگويند عدد دو ضعف عدد يك و عدد چهار دو ضعف آن است. و گاهى هم آن را به معناى چيزى مىدانند كه به انضمام چيز ديگرى باعث تكرار شود، مانند واحد كه به انضمام واحدى ديگر عدد يك را تكرار مىكنند، و به اين اعتبار عدد يك را" ضعف" و عدد دو را" ضعفان" مىخوانند، و همچنين عدد دو را كه زوج است" زوجين" مىگويند. در قرآن كريم هم اين دو اعتبار به كار رفته، در آيه مورد بحث عذاب دو چندان را" ضعف"، و در آيه" ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ" آن را" ضعفين" خوانده.در جمله" قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا ..." يك نوع التفات لطيفى بكار رفته، و آن اينكه در حين مخاطبه و مشاجره با يكديگر، خداى تعالى را مخاطب قرار داده و به يكديگر نفرين كردند، و اين التفات هم كار اشاره به ملزوم و افاده ملازمه را كرده و هم باعث ايجاز كه نكته ادبى ديگرى است گرديده و در نتيجه از نقل دو محاوره و گفتگو، به نقل يكى اكتفاء شده است، چون تقدير كلام اين است كه: طبقه بعدى نخست به قبلىها گفتند شما از ما ظالمتريد، براى اينكه هم خودتان گمراه بوديد و هم ما را گمراه كرديد، لذا اميدواريم خداوند عذاب آتش شما را دو برابر كند- آن گاه رو به درگاه خدا آورده و عرض كردند:" پروردگارا اينان