معناى" اصر" در" وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عظمت بوده، و عظماء در اين مقام هميشه از خود و اطرافيان خود دم مى‏زنند، و مى‏گويند:" ما چنين كرديم و ما چنان كرديم" به خلاف آخر كلام كه مقام، مقام اظهار عنايت خاصه نسبت به مخاطب و يا نسبت به خطاب است و در چنين مقامى بايد به صيغه افراد (قال) تعبير كرد، و لذا مى‏بينيم در آيات مورد بحث و در موارد ديگرى كه مناجات انبياء و اولياء (ع) نقل شده، آنجا كه دعاهاى نوح و ابراهيم (ع) آمده و آنجا كه دعاى موسى (ع) در شب طور بازگو شده و آنجا كه ادعيه ساير صالحين و استجابت دعاهايشان به ميان آمده همه جا لحن كلام آنان لحن متكلم وحده است، كه با مقام مناجات و اظهار كوچكى تناسب دارد، و هيچ جا از اين لحن عدول نشده است مگر براى فهماندن نكته زائدى.

و اما التفاتى كه در جمله" وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ" بكار رفته و با اينكه سياق كلام در اول آيه سياق متكلم وحده بوده و مى‏فرمود:" پس من به زودى مى‏نويسم رحمت خود را ..." در آخر فرموده:" و كسانى كه به آيات ما ايمان مى‏آورند"، ظاهرا نكته‏اش اين باشد كه بخواهد اين آيه را با آيه بعدى كه خود يك نوع بيانى است براى جمله" و كسانى كه ..."

متصل سازد، زيرا آيه بعدى بطورى كه بعدا نيز اشاره خواهيم كرد به منزله جمله معترضه‏اى است كه از نتيجه بحث گريز مى‏زند و سياق آن از سياق آيه مورد بحث يعنى خطاب مشافهى ميان موسى و خداى تعالى خارج است، و از آن آيه به بعد به سياق اصلى كلام يعنى سياق تكلم با غير برگشت مى‏شود.

پس اينكه فرمود:" وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ" و نفرمود:" و الذين هم بآياتى يؤمنون" براى اين است كه به نحو لطيفى آيات بعدى را با آيات قبل از آيه مورد بحث متصل سازد و اين از عجائب سياقات قرآنى است- دقت بفرماييد كه جاى دقت است-.

" الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ ... كانَتْ عَلَيْهِمْ"

معناى" اصر" در" وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ"

راغب در مفردات گفته است:" اصر" به معناى گره زدن و حبس كردن به قهر است، گفته مى‏شود:" أصرته فهو ماصور" يعنى زندانى كردم او را و او فعلا زندانى است، كلمه" ماصر و ماصر"- به فتح صاد و كسر آن- به معنى زندان كشتى است، در قرآن هم كه مى‏فرمايد:" وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ" معنايش اين است كه خداوند چيزهايى را كه مانع ايشان از خيرات و رسيدن به صواب مى‏شود از آنان بردارد، و در آنجا كه مى‏فرمايد:" وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً" نيز به همين معنا است، گر چه بعضى‏ها گفته‏اند معنايش ثقل و سنگينى است، و ليكن‏

/ 504