درك وجود خداى تعالى و فقر همه چيز به او، نخستين درك و حكم ما است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى‏كوبد و به درك ما در مى‏آيد، ليكن ما خود را نمى‏بينيم مگر مرتبط بغير، و همچنين قوا و افعالمان را.

درك وجود خداى تعالى و فقر همه چيز به او، نخستين درك و حكم ما است‏

پس مى‏توان گفت كه احتياج اولين چيزى است كه انسان آن را مشاهده مى‏كند، و آن را در ذات خود و در هر چيزى كه مرتبط به او و قوا و اعمال او است و همچنين در سراسر جهان برون از خود مى‏بيند، و در همين اولين ادراك حكم مى‏كند به وجود ذاتى كه حوايج او را بر مى‏آورد، و وجود هر چيزى منتهى به او مى‏شود، و آن ذات خداى سبحان است.

آيه شريفه" يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ" «1» اين ادراك و اين حكم ما را تصديق مى‏كند.

البته تاريخ نتوانسته ابتداى ظهور عقيده به ربوبيت را در ميان افراد بشر پيدا كند، و ليكن تا آنجا كه سير بشر را ضبط كرده از همان قديم‏ترين عهدها اين اعتقاد را در انسان‏ها سراغ مى‏دهد، حتى اقوام وحشيى كه الآن در دور افتاده‏ترين نقاط آمريكا و استراليا زندگى مى‏كنند و در حقيقت نمونه‏اى از بساطت و سادگى انسانهاى اولى هستند، وقتى وضع افكارشان را بررسى كنيم مى‏بينيم كه به وجود قواى عاليه‏اى در ما وراى طبيعت معتقدند و هر طايفه‏اى كيش خود را مستند به يكى از آن قوا مى‏داند، و اين در حقيقت همان قول به ربوبيت است، هر چند معتقدين به آن در تشخيص رب به خطا رفته‏اند، و ليكن اعتقاد دارند به ذاتى كه امر هر چيزى به او منتهى مى‏گردد، چون اين اعتقاد از لوازم فطرت انسانى است، و فردى نيست كه فاقد آن باشد، مگر اينكه بخاطر شبهه‏اى كه عارضش شده و از الهام فطريش منحرف شده باشد، و مثل كسى كه خود را به خوردن سم عادت داده باشد، هر چند طبيعتش به الهام خود، او را از اين كار تحذير مى‏كند در حالى كه او عادت خود را مستحسن مى‏شمارد.

بعد از فراغ از وجود چنين حقيقتى اينك مى‏گوييم قدم دومى كه در اين راه پيش مى‏رويم و ابتدايى‏ترين مطلبى كه به آن بر مى‏خوريم اين است كه ما در نهاد خود چنين مى‏يابيم كه انتهاى وجود هر موجودى به اين حقيقت است، و خلاصه وجود هر چيزى از او است، پس او مالك تمام موجودات است، چون مى‏دانيم اگر داراى آن نباشد نمى‏تواند آن را بغير خود افاضه كند، علاوه بر اينكه بعضى از موجودات هست كه اصل حقيقتش بر اساس احتياج است، و خودش از نقص خود خبر مى‏دهد، و خداى تعالى منزه از هر حاجت و هر نقيصه‏اى است، براى اينكه او مرجع هر چيزى است در رفع حاجت و نقيصه آن چيز.


(1) هان اى مردم! شما نيازمندان به خداييد و تنها خداوند غنى و بى‏نياز است. سوره فاطر آيه 15

/ 504