بررسى اين احتمال كه آيات مذكوره در باره آدم و حوا باشد و اشكال وارد بر آن‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از اين آيات به خوبى استفاده مى‏شود كه به هيچ وجه ضلالت و پرستيدن غير خدا را نمى‏شود به آدم نسبت داد هر چند آدم را پيغمبر هم ندانيم و يا در باره پيغمبران قائل به عصمت نباشيم.

تا اينجا گفتگوى ما در اين بود كه آيه راجع به داستان دو فرد از افراد بشر بنام آدم و حوا نبوده بلكه راجع به شرح حال نوع بشر است، حالا مى‏گوييم ممكن هم هست آيه را مربوط به داستان شخصى آن دو گرفت و ليكن به اين بيان كه مقصود از اينكه فرمود:" براى خدا شركاء گرفتند" اين است كه سرگرم تربيت فرزند خود شده و در باره او به تدبير اسباب و عوامل پرداخته، و همين معنا ايشان را از خلوص در بعضى از توجهات كه به پروردگار خود داشتند باز داشت.

بررسى اين احتمال كه آيات مذكوره در باره آدم و حوا باشد و اشكال وارد بر آن‏

و اين احتمال را جمله" لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ" هم كه حكايت كلام آن دو است تاييد مى‏كند، توضيح اينكه در تفسير اوائل اين سوره در ذيل جمله" وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ ..."،

گفته شد كه" شاكرين" در عرف قرآن" مخلصون"- به فتح لام- هستند كه ابليس راهى براى اغواى ايشان نداشته و غفلت در دل ايشان رخنه نمى‏كند، پس عتابى كه در جمله" فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ" به آن دو شده بخاطر شرك يعنى اشتغال بغير خدا از قبيل اسباب هستى، و باز ماندن از اخلاص در توجه به خدا است. ليكن يك اشكال در اين احتمال باقى مى‏ماند، و آن اين است كه اگر مقصود اين بود چرا جمله فوق را بصورت جمع آورده و علاوه، بعد از آيه مورد بحث هم صحبت را كشانيد به توبيخ از شركى كه ظاهرش پرستش غير خدا است.

اين دو اشكال را بعضى از مفسرين چنين جواب داده‏اند. اين آيه در اينكه اول در باره خصوص آدم صحبت كرده و در آخر بيان را عمومى كرده است عكس آيه" هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ" «1» مى‏باشد، زيرا اول، خطاب را به عامه مردم متوجه نموده و در باره گرداندن ايشان در خشكى و ترى صحبت كرده و در آخر خطاب را مختص دريانوردان كرده است.

آيه مورد بحث هم اول خصوص داستان آدم و همسرش را ذكر كرده و مقصودش از جمله" هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها" تنها آن دو بوده و ليكن بعد از


(1) او آن كسى است كه شما را در خشكى و دريا مى‏گرداند، تا آنجا كه در كشتى قرار مى‏گيريد، و كشتى‏ها با وزش بادهاى مطبوع، ايشان را به راه مى‏اندازد. سوره يونس آيه 22

/ 504