چرا خداوند به ضروريات زندگى از قبيل لباس پوشيدن و خود را آراستن امر نموده است؟
امر پروردگار به ضروريات زندگى از قبيل لباس پوشيدن و خود را آراستن از همين باب است كه مىخواهد تربيتش حتى در اينگونه امور ساده و پيش پا افتاده رعايت شده باشد، پس كسى نگويد امر به پوشيدن لباس و تنظيف و آرايش چه معنا دارد.صاحب تفسير المنار جواب ديگرى از اين حرف داده- و چه نيكو گفته است: اين حرف را كسانى مىزنند كه از تاريخ امم و سرگذشت ملل گذشته بىخبرند، و گر نه آن را سطحى و ساده تلقى ننموده به اهميت و ارزش آن پى مىبردند، چون اكثر مردم نيمه وحشى جزيرهنشين و كوهستانيهاى آفريقا كه در جنگلها و غارها تنها و يا دستهجمعى زندگى مىكردند زن و مردشان لخت بسر مىبردند، اسلام به هر قومى از آنان كه دست يافت با امثال آيه مورد بحث لباس پوشيدن را به آنان ياد داد و ستر عورت را برايشان واجب كرد، و به سوى تمدن سوقشان داد. و من خيال مىكنم اين قبيل حرفها از ناحيه دشمنان اسلام در دهنها افتاده است، گويا مبلغين مسيحيت به منظور رم دادن مردم از اسلام و دعوتشان به كيش خود اين طعنهها را زدهاند، و گر نه ارزش دعوت اسلام به لباس و آرايش بر هيچ كس پوشيده نيست. و لذا بعضى از منصفين مسيحى اعتراف كردهاند به اينكه اين گونه طعنهها نسبت به اسلام بىانصافى است، اسلام با اين حكم خود منت بزرگى به گردن ما اروپائيان دارد، چون اگر اسلام نبود ما امروز در خطه پهناور آفريقا تجارت پارچه و قماش نداشته و ساليانه مبالغ هنگفتى سود نمىبرديم. اين حكم اسلام تنها در بين مسلمين آنجا حسن اثر نداشته بلكه امم و ملل بتپرست نيز وقتى هموطنان خود را ديدند كه پس از قبول اسلام ملبس به لباس شدند و به زينت و آرايش خود پرداختند آنان نيز به تقليد از مسلمين لباس پوشيده رسم ديرينه خود را ترك گفتند.شاهد زنده اين مدعا، ساكنين بلاد هندند، چون بتپرستان اين ناحيه در عين اينكه از قديم الايام مردمى متمدن بودند مع ذلك هم اكنون هزاران هزار از زن و مردشان لخت مادرزاد