چند روايت در مورد اينكه ائمه اهل بيت عليهم السلام اصحاب اعراف هستند
در بصائر الدرجات به سند خود از جابر بن يزيد نقل كرده كه گفت: از امام باقر (ع) پرسيدم اعراف چيست؟ فرمود: رجال اعراف محترمترين خلق خداى متعال هستند «1». مؤلف: سائل رجال را با اعراف يكى دانسته، و لذا امام هم در جواب بر طبق ارتكاز او جواب داده، و گويا سائل اعراف را جمع عرف، به معناى عريف و عارف مىدانسته، هم چنان كه به اين معنا نيز روايات زيادى وارد شده كه پارهاى از آن در اينجا نقل خواهد شد.و نيز در همان كتاب به سند خود از ابى بصير از امام صادق (ع) روايت كرده كه در تفسير" وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ" فرموده: مائيم اصحاب اعراف، چون هر كسى را كه ما بشناسيم (من عرفنا) بازگشتش به سوى بهشت و هر كسى را كه ما نشناسيم (من انكرنا) سرانجام كارش به سوى دوزخ خواهد بود «2».مؤلف: جمله" من عرفنا و من انكرنا" كه در كلام حضرت است ممكن است به صورت فعل و فاعل (او را شناختيم) باشد و مىتواند فعل و مفعول (ما را شناخت) باشد، در صورت دوم به همان معناى ساير روايات است كه هر كس آنان را بشناسد ايشان هم او را مىشناسند و هر كه آنان را نشناسد ايشان هم او را نمىشناسند.و نيز در همان كتاب به سند خود از اصبغ بن نباته نقل كرده كه گفت:" در محضر مبارك امير المؤمنين (ص) بودم، مردى از آن جناب معناى آيه" وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيماهُمْ" را پرسيد، حضرت در جوابش فرمود: اعراف مائيم كه انصار خود را به سيمايشان مىشناسيم، اعراف مائيم كه كسى خدا را جز از راه ما نمىتواند بشناسد، اعراف مائيم كه در قيامت بين بهشت و دوزخ مىايستيم و كسى داخل بهشت نمىشود مگر اينكه ما او را شناخته، او نيز ما را بشناسد، و در آتش داخل نمىشود مگر كسانى كه ما را نشناسند و ما آنان را نشناسيم، اين است معناى آيه، و خداوند اگر مىخواست خود را به همه مردم مىشناسانيد، تا قدرتش را بشناسند و از درى كه قرار داده بر وى در مىآمدند، و خداوند ما را باب خود و صراط و سبيل خود قرار داده، همان بابى كه هر كس بخواهد به درگاهش راه(1) بصائر الدرجات ص 500 ح 16(2) بصائر الدرجات ص 499