اشاره به اينكه ازدياد نسل از نعمت‏هاى الهى و از پايه‏هاى تكامل بشر است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شعيب (ع) در اين جمله، سومين بخش دعوت خود را بيان مى‏كند، و آن اين است كه كارى به صراط مستقيم خدا نداشته باشند. از اين جمله بر مى‏آيد كه قوم شعيب به انحاى مختلف مردم را از شعيب گريزان مى‏كرده‏اند، و از اينكه به وى ايمان آورند و نزدش رفته كلماتش را گوش دهند، و در مراسم عبادتش شركت جويند، بازشان داشته آنان را در اينكه به دين حق و طريقه توحيد در آيند تهديد مى‏كردند، و همواره سعى مى‏كردند راه خدا را كه همان دين فطرت است كج و ناهموار طلب كنند و بپيمايند.

كوتاه سخن، در راه ايمان راهزنانى بودند كه با تمام قوا و با هر نوع حيله و تزوير مردم را از راه بر مى‏گرداندند. شعيب (ع) هم در مقابل، ايشان را به ياد نعمت‏هاى خداوند انداخته توصيه مى‏كند كه از تاريخ امم گذشته و سرانجام مفسدين ايشان عبرت گيرند.

اشاره به اينكه ازدياد نسل از نعمت‏هاى الهى و از پايه‏هاى تكامل بشر است‏

" وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ"- اين دو جمله در حقيقت موعظه و نصيحت در باره امتثال اوامر و نواهى قبلى است. در جمله اول مردم را به ياد يكى از نعمت‏هاى بزرگ خدا مى‏اندازد، و آن مساله ازدياد نسل است براى اينكه انسان بر خلاف ساير انواع حيوانات زندگيش اجتماعى است، و آن كمالاتى كه براى اين نوع ميسر و متوقع است و خلاصه، سعادت عاليه‏اى كه انسان را از ساير انواع حيوانات متمايز مى‏كند و حساب او را از آنها جدا مى‏سازد اقتضاء مى‏كند كه اين موجود داراى ادوات و قواى مختلف و تركيبات وجودى خاصى بوده باشد كه با داشتن آن نمى‏تواند مانند ساير حيوانات بطور انفرادى زندگى نموده و همه حوائج ضرورى خود را تامين نمايد، بلكه ناگزير است از اينكه در تحصيل خوراك، پوشاك، مسكن، همسر و ساير حوائج با ساير افراد تشريك مساعى نموده و همه با كمك فكرى و عملى يكديگر حوائج خود را تامين نمايند.

پر واضح است كه براى چنين موجودى كثرت افراد، نعمت بسيار بزرگى است، زيرا هر چه بر عدد افراد اجتماعش افزوده شود نيروى اجتماعيش بيشتر و فكر و اراده و عمل آن قوى‏تر مى‏گردد و به دقايق بيشتر و باريك‏ترى از حوائج پى برده در حل مشكلات و تسخير قواى طبيعت راه‏حل‏هاى دقيق‏ترى را پيدا مى‏كند.

روى اين حساب مساله ازدياد نسل و اينكه عدد افراد بشر به تدريج رو به فزونى مى‏گذارد خود يكى از نعمت‏هاى الهى و از پايه‏ها و اركان تكامل بشر است. آرى، هيچ وقت يك ملت چند هزار نفرى نيروى جنگى و استقلال سياسى و اقتصادى و قدرت علمى و ارادى و عملى ملت چندين ميليونى را ندارد.

و اما عاقبت مفسدين، اين نيز براى كسانى كه چشم بصيرت داشته باشند موعظه و

/ 504