مكر خدا به عنوان مجازات صحيح و مكر ابتدايى از خداوند ممتنع است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حال جمعيت‏ها اينچنين بوده كه با رسيدن نعمت‏هاى مادى و محسوس، مغرور و از عالم ما وراى حس غافل مى‏شدند، عذاب خدا بدون اطلاع قبلى آنان و بطور ناگهان، همه را نابود مى‏كرده، آيا با اين حال جمعيت‏ها مى‏توانند از عذابى كه شبانه و در حال خواب آنها را از بين ببرد ايمن بوده باشند؟.

" أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرى‏ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنا ضُحًى وَ هُمْ يَلْعَبُونَ" كلمه" ضحى" به معناى اوائل روز و موقع پهن شدن نور خورشيد است. و منظور از" لعب" تنها بازى نيست، بلكه همين كارهايى هم كه انسان به منظور رفع حوائج زندگى دنيا و برخوردار شدن از مزاياى شهوات انجام مى‏دهد در صورتى كه بخاطر تحصيل سعادت حقيقى و خلاصه در راه طلب حق نبوده باشد لعب است. پس اينكه فرمود:" وَ هُمْ يَلْعَبُونَ" كنايه است از اشتغال به دنيا، و چه بسا گفته شده كه" لعب" استعاره از هر عملى است كه سودى در آن نباشد، اگر اين معنا را قبول كنيم ممكن است بگوييم: جمله" وَ هُمْ نائِمُونَ" در آيه قبلى هم استعاره از غفلت است- معناى بقيه الفاظ آيه روشن است لذا به آيه ديگر مى‏پردازيم.

مكر خدا به عنوان مجازات صحيح و مكر ابتدايى از خداوند ممتنع است‏

" أَ فَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ" كلمه" مكر" به معناى اين است كه شخصى ديگرى را غافل‏گير كرده و به او آسيبى برساند، اين عمل از خداى تعالى وقتى صحيح است كه به عنوان مجازات صورت بگيرد، انسان معصيتى كند كه مستحق عذاب شود، و خداوند او را از آنجايى كه خودش نفهمد معذب نمايد و يا سرنوشتى براى او تنظيم كند كه او خودش با پاى خود و غافل از سرنوشت خود بسوى عذاب برود، و اما مكر ابتدايى و بدون اينكه بنده معصيتى كرده باشد، البته صدورش از خداوند ممتنع است، و ما اين معنا را مكرر خاطرنشان كرده‏ايم.

نكته بسيار لطيفى در اين سه آيه يعنى آيه" أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرى‏" و آيه" أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرى‏" و آيه" أَ فَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ" بكار رفته و آن اين است كه در دو آيه اول فاعل" امن" را اسم ظاهر (اهل القرى) آورده، با اينكه ممكن بود در آيه دومى ضمير بياورد و بفرمايد:" او امنوا" ليكن اين كار را نكرد تا ضمير در آيه سومى كه فاعل فعل است به هر دو آيه برگشته و در نتيجه جمعيت هلاك شده در خواب غير از جمعيتى به حساب آيد كه در حالت غفلت و لعب دستخوش عذاب شدند.

و اما اينكه فرمود:" فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ" جهتش را در آيه اول بيان كرد، و آن اين بود كه فرمود: ايمن بودن از مكر خدا در حقيقت خود مكرى است از خداى تعالى كه دنبالش عذاب است، پس صحيح است گفته شود: مردم ايمن از مكر خدا زيانكارانند، زيرا

/ 504