مكلف بودن مشركين به توحيد خداى تعالى و مسئول بودن آنان نسبت به ايمان و عمل صالح - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
گرديده و آن قرآنى است كه امر مىكند به اعتقاد صحيح و عمل صحيح، يعنى اعتقاد به خدا و آيات او و عمل صالح.
و جمله" اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ" به منزله كنايه از دخول در تحت ولايت خداى سبحان است، بدليل اينكه به دنبالش فرمود:" و بغير از خدا اولياى ديگر را پيروى مكنيد" و نفرمود:
" پيروى مكنيد غير آنچه را كه به سوىتان نازل شده".
بنا بر اين، معناى آيه اين مىشود كه: غير از خداى تعالى كسى را پيروى مكنيد- در حالى كه آنها زيادند- تا آنها اولياى شما نگردند. چه كم شما متذكر مىشويد! اگر متذكر مىشديد مىفهميديد كه خدا پروردگار شما است و جز او پروردگار و اولياى ديگرى براى شما وجود ندارد.
" وَ كَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها فَجاءَها بَأْسُنا بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ" سنتى را خاطر نشان آنان مىسازد كه خداوند در مشركين امم گذشته جارى مىساخته است، و آن اين بوده كه وقتى مردم غير از خدا اولياى ديگرى اتخاذ مىكردند خداوند آنان را به عذابى كه در روز يا در شب نازل مىكرده هلاكشان مىساخته، و پس از ديدن عذاب به ظلم خود اعتراف مىنمودند.
" بيات" و" تبييت" به معناى شبيخون زدن به دشمن در شب است. و كلمه" قائلون" از ماده" قيلوله" و به معناى خواب نيمروز است. و اينكه فرمود:" بَياتاً أَوْ هُمْ قائِلُونَ" و نفرمود:
" ليلا او نهارا" گويا براى اشاره به اين است كه عذاب در حالى آنان را مىگرفته كه با خيال راحت و غافل از عذابى كه در كمينشان بوده آرميده بودند.
" فَما كانَ دَعْواهُمْ إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا إِلَّا أَنْ قالُوا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ" اين جمله تذكر قبلى را تمام نموده بيان مىكند كه انسان، با و جدان و حس درونيش درك مىكند كه شرك و اتخاذ اولياء، ظلم است، و مىفهمد كه سنت الهى بر اين جارى است كه اگر به طوع و رغبت به ظلم خود اعتراف نكند و نسبت به مقام ربوبى پروردگارش خاضع نگردد خداوند او را دچار عذاب نموده و مجبور به اعتراف مىسازد.
" فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ"مكلف بودن مشركين به توحيد خداى تعالى و مسئول بودن آنان نسبت به ايمان و عمل صالح
بيان سابق دلالت بر اين داشت كه مشركين مكلف به توحيد خداى تعالى و ترك شرك بودهاند، و چنان نبوده كه نسبت به اين معنا آزاد باشند و هر چه مىخواهند بكنند و هر چيزى را كه بخواهند شريك خداوند بدانند، پس معلوم مىشود كه آنان نيز نسبت به ايمان و عمل صالح و گفتار حق مسئولند، و معلوم است كه اين امر و اين تكليف قائم به دو طرف بوده،