آياتى كه جريان عقل نظرى و عقل عملى را در ناحيه پروردگار تاييد مى‏كند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

معقول است چنين پروردگارى حكمى را بدون دليل متوجه او سازد و يا عذرى را بدون دليل از او بپذيرد و يا بى‏جهت جزا و پاداشش دهد؟

آياتى كه جريان عقل نظرى و عقل عملى را در ناحيه پروردگار تاييد مى‏كند

علاوه بر اينكه خودش به هدايت ارتكازيش جواب خود را مى‏دهد، از آيات قرآنى از قبيل آيه" لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ" «1» و آيه" لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى‏ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ" «2» و آيات راجع به احتجاج او در قيامت نيز آن را استفاده مى‏كند.

با اين حال چطور مى‏توان گفت احكامى كه عقل در افعال ما دارد در افعال خداى تعالى جارى نيست؟ اگر احكام عقلى در اين مرحله جريان نداشت خداى تعالى در امثال آيه" إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً" «3» و آيه" إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ" «4» و آيه" وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ" «5» و آيات بسيار ديگرى" ظلم"،" خلف وعده"،" لهو" و" لعب" و ساير رذائل اجتماعى را كه عقل آن را قبيح مى‏داند از خود نفى نمى‏كرد.

تنها اين سنخ آيات نيستند كه ادعاى ما را در جريان احكام عقلى در افعال خداى تعالى تاييد مى‏كنند بلكه آيات زياد ديگرى نيز هست كه اين ادعا را در هر دو مرحله يعنى مرحله جريان احكام عقل نظرى و مرحله جريان احكام عقل عملى در ناحيه پروردگار تاييد مى‏نمايند.

اما آيات راجع به مرحله اولى- از آن جمله يكى آيه" الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ" «6» است. توضيح اينكه در اين آيه فرموده:" حق از ناحيه پروردگار تو است" و نفرموده:" حق با پروردگار تو است" و اين خود دليل بر اين است كه هر قضيه حقى و هر حكم واقعى از فعل خدا اخذ مى‏شود نه اينكه حقى هست و خداوند محكوم است به اينكه كارهاى خود را بر طبق آن انجام دهد و مانند ما آدميان با اين مطابقت‏


(1) تا بعد از فرستادن پيغمبران ديگر حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند. سوره نساء آيه 165

(2) تا هر كس هلاك مى‏شود هلاكتش بعد از تمام شدن حجت بوده و اگر هم به نور ايمان زنده مى‏شود زنده شدنش به حجت باشد. سوره انفال آيه 42

(3) همانا خداوند چيزى به مردم ظلم نمى‏كند. سوره يونس آيه 44

(4) و هرگز خدا نقض وعده خويش نخواهد كرد. سوره آل عمران آيه 9

(5) و خلق نكرديم آسمانها و زمين و آنچه ما بين آنها است براى بازى و بيهوده. سوره دخان آيه 38

(6) حق از ناحيه پروردگار تو است، پس ترديد مكن و از دودلان مباش. سوره آل عمران آيه 60

/ 504