توضيحى در مورد اينكه قيامت را جز خدا كسى هويدا نمى‏كند و در مورد سنگين بودن قيامت در آسمانها و زمين‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعضى از اوصاف قيامت به حقيقت آن اشاره شده است.

توضيحى در مورد اينكه قيامت را جز خدا كسى هويدا نمى‏كند و در مورد سنگين بودن قيامت در آسمانها و زمين‏

" يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها ... إِلَّا هُوَ ..."

" ساعة" در اينجا به معناى ساعت برانگيختن خلائق و بازگشت بسوى خدا و يك طرفى شدن و فيصل يافتن دادرسى عمومى است، بنا بر اين، الف و لام" الساعة" براى عهد است، و ليكن در عرف قرآن و همچنين در لسان شرع لفظ ساعت در معناى قيامت حقيقت شده.

" مرسى" اسم زمان و مكان و مصدر ميمى از" ارسيت الشي‏ء" است كه به معناى" اثبات كردم آن را" است، و معناى آيه اين است كه:" از تو مى‏پرسند وقوع و ثبوت قيامت چه وقت است"، و كلمه" يجليها" از" تجليه" و به معناى كشف و اظهار است، و وقتى گفته مى‏شود" جلاه فانجلى" معنايش اين است كه پرده از روى آن چيز برداشت و آن چيز هويدا گشت. پس جمله" لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ" معنايش اين است كه قيامت را هويدا نمى‏كند و پرده از روى آن و اينكه چه وقت واقع مى‏شود بر نمى‏دارد مگر خداى سبحان، و همين معنا دلالت مى‏كند بر اينكه ثبوت و وجود قيامت و علم به آن يكى است، يعنى وقوع و ثبوتش در كمون غيب نزد خدا محفوظ است، و هر وقت بخواهد پرده از آن برداشته و آن را ظاهر مى‏كند بدون اينكه غير او كسى به آن احاطه يافته و يا براى چيزى از اشياء ظاهر گردد. آرى، چگونه ممكن است چيزى به آن احاطه يابد و يا آن براى چيزى ظاهر گردد و حال آنكه ظهور و تحققش ملازم با فناى هر چيز است، و هيچ موجودى از موجودات نيست كه خودش ناظر و محيط به فناى خود بوده و يا فناى ذاتش برايش ظاهر گردد، علاوه بر اينكه اين علم و احاطه‏اى كه مى‏خواهد به قيامت تعلق بگيرد خود جزو نظام اين عالم است، و نظام سببى كه حاكم بر اين عالم است و در موقع وقوع قيامت بر هم خورده و به يك نظام ديگرى متبدل مى‏شود از همين جا ظاهر مى‏شود كه منظور از اينكه فرمود:" ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ"- و خدا داناتر است- اين است كه علم به قيامت در آسمانها و زمين سنگين است، و البته سنگينى علم به آن عين سنگينى وجود آن است، پس اين اختلافى كه كرده‏اند در اينكه آيا مقصود از" ثقل ساعت در آسمانها و زمين ثقل علم به آن است؟ يا ثقل صفت آن بر اهل آسمانها و زمين است، چون مشتمل بر شدائد عقبات و حساب و جزاء است؟ و يا ثقل وقوع آن بر ايشان است بخاطر اينكه وقوعش مستلزم در هم پيچيده شدن آسمان و فرو ريختن ستارگان و بر هم خوردن مهر و ماه و به راه افتادن كوه‏ها است؟ و يا منظور اين است كه آسمانها و زمين طاقت تحمل آن را ندارد چون بس عظيم و شديد است؟" اختلاف بى‏ثمرى است. براى اينكه ثقل قيامت منحصر در يك جهت و دو جهت نيست بلكه تمامى آنچه كه راجع به آن است از قبيل ثبوت آن و علم به آن و صفات آن بر آسمانها و زمين و غيره‏

/ 504