اشاره به اقوال متعددى كه در باره معناى اعراف و مراد از اصحاب اعراف گفته شده است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«1».

پس در عين اينكه ملكيت و حكم براى خدا است، ديگران هم به اذن او داراى حكم هستند- مانند دنيا- با اين تفاوت كه در دنيا حكم خداوند براى همه افراد ثابت و ظاهر و خلاصه مورد قبول نبود، و در آخرت بطور عيان ظاهر گشته ديگر كسى در باره آن دچار شك و يا خطا نخواهد شد.

اين است آن معنايى كه ما از آيات كريمه قرآن در باره اصحاب اعراف مى‏فهميم، البته ديگران در اين باره حرف‏هاى ديگرى زده‏اند كه بعضى از آن حرفها خالى از بيهوده‏گويى نيست، و اينك ما به طور فهرست به آن اقوال اشاره نموده، مى‏گذريم:

اشاره به اقوال متعددى كه در باره معناى اعراف و مراد از اصحاب اعراف گفته شده است‏

1- اعراف چيزى است كه بر هر دو طايفه مشرف است.

2- ديوارى است كه مانند خروس داراى تاج است.

3- تلى است بين بهشت و جهنم كه عده‏اى از گنهكاران بر آن تل مى‏نشينند.

4- اين همان ديوار بين مؤمنين و منافقين است كه آيه" فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ" اشاره به آن دارد.

5- اعراف به معنى تعرف و آشنايى است، يعنى در قيامت رجالى آگهى از حال مردم دارند.

6- اعراف همان صراط معروف است.

اينها حرفهايى است كه در باره معناى اعراف زده‏اند، در باره رجالى هم كه بر اعراف قرار دارند اختلافاتى است كه شايد به دوازده قول بالغ شود:

1- اينكه آنها اشراف و بزرگانى هستند كه از بين خلائق به كرامت خداوندى مخصوص و ممتاز شده‏اند.

2- قومى هستند كه حسنات و سيئاتشان برابر است، نه حسناتشان بر سيئاتشان ترجيح دارد تا داخل بهشت شوند، و نه سيئاتشان بر حسناتشان فزونى گرفته تا به دوزخ در آيند، ناچار خداوند تا مدتى بر اعراف كه درجه‏اى است بين بهشت و دوزخ بازداشتشان نموده، سپس به رحمت خود، آنها را داخل بهشت مى‏نمايد.

3- اهل فترتند.


(1) كسانى كه كفار آنان را به سواى خدا، به خدايى مى‏خوانند، مالك شفاعت نيستند، تنها در قيامت كسى مى‏تواند شفاعت كند كه به حق شهادت داده باشد و به آن عارف هم باشد. سوره زخرف آيه 86

/ 504