امر به شكيبايى در برابر كفر كافران، تعليم ديگر شعيب عليه السلام بوده است
" وَ إِنْ كانَ طائِفَةٌ مِنْكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ ..."در اين آيه چهارمين دستور خود را به آنان گوشزد مىكند، و آن اين است كه در صورتى كه اختلاف كلمه در بين شما روى داد و عدهاى از شما به طرف كفر متمايل شدند شما بخاطر آنان دست از حق و حقيقت بر نداريد. بلكه به طرف حق گرائيده، در مقابل كارشكنىهاى آنان صبر كنيد، از اينجا معلوم مىشود كه شعيب (ع) از اتفاق مردم بر ايمان و عمل صالح مايوس بوده، و احساس كرده كه چنين اتفاقى نخواهند كرد و مسلما اختلاف خواهند داشت، و طبقه اول و توانگران قومش به زودى دست به خرابكارى و كارشكنى و آزار مؤمنين خواهند زد، و قهرا مؤمنين در تصميم خود سست خواهند شد، ناچار همه ايشان را از مؤمن و كافر امر به صبر و انتظار فرج نموده است تا خداوند در ميانشان حكومت كند، چرا كه او بهترين حكمكنندگان است، يكى از شواهد بر اينكه او بهترين حكمكنندگان است، همين امر به صبرى است كه به كافر و مؤمن قوم شعيب كرده، زيرا صلاح جمعيتى كه مركب از كافر و مؤمن است در همين است كه در برابر يكديگر صبر و خويشتندارى را پيشه كنند، مؤمنين در زندگى(1) قياصره جمع قيصر پادشاهان روم و فراعنه جمع فرعون زمامداران مصر و اكاسره جمع كسرى سلاطين ايران و فغافره جمع فغفور پادشاهان چين را مىگفتهاند.