رجال اعراف از طايفه جن يا ملك نيستند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و اين سياق بدون ترديد اين معنا را افاده مى‏كند كه رجال اعراف منحاز و متمايز از دو طايفه نامبرده هستند، و خلاصه اينكه نه از اهل بهشتند و نه از اهل دوزخ. حال يا از اين جهت است كه اصلا انسان نيستند، و يا از اين جهت است كه از حيث سؤال و جواب و ساير شؤون و خصوصيات قيامت از آن دو طايفه بيرونند. و در حقيقت اهل محشر سه طايفه هستند: دوزخيان، اهل بهشت و اهل اعراف، هم چنان كه در دنيا هم به سه طايفه تقسيم مى‏شدند: مؤمنين، كفار و مستضعفين، يعنى كسانى كه از جهت ضعف عقل حجت بر ايشان تمام نيست مانند برخى از زنان و اطفال و پيران ناتوان و ديوانگان و سفهاء و امثال آنان. و يا از اين جهت است كه مقام و مرتبه آنان ما فوق مقام اين دو طايفه است، پس در اصحاب اعراف سه احتمال هست:

رجال اعراف از طايفه جن يا ملك نيستند

اما احتمال اول كه انسان نباشند، و از يكى از دو طايفه جن و ملك بوده باشند، احتمالى است كه نمى‏توان به آن اعتناء نمود، زيرا اطلاق لفظ" رجال" شامل ملك نمى‏شود، چون اين دو طايفه متصف به رجوليت و انوثيت نمى‏گردند. اگر چه گاهى به شكل مردانى ظاهر شوند، و ليكن صرف تمثل به صورت انسان مصحح اطلاق نيست، علاوه بر اينكه دليل معتبرى هم بر اين معنا نداريم.

ناگفته نگذاريم كه تعبير به" رجال" آنهم بطور نكره و بدون الف و لام به حسب عرف لغت دلالت بر احترام و اعتنا به شان اشخاصى كه مقصود از آن هستند دارد، چون عادتا كلمه" رجل" دلالت بر انسان قوى در اراده و تعقل دارد، هم چنان كه در امثال آيات:" رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ" «1» و" فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا" «2» و" رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ" «3» و" وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ" «4» و حتى در مثل آيه" ما لَنا لا نَرى‏ رِجالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ" «5» و آيه" وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ" «6» اين معنا بخوبى مشاهده مى‏شود. پس منظور از" رجال" افرادى هستند كه در انسانيت خود در سر حد كمال مى‏باشند، و اگر در ميان آنان افرادى از زنان فرض شود از باب تغليب، لفظ رجال در مورد مجموع ايشان به كار مى‏رود.


(1) مردانى كه تجارت و بيع آنان را از ياد خدا غافل نمى‏سازد. سوره نور آيه 37

(2) در آن مردانى هستند كه دوست دارند خود را پاكيزه كنند. سوره توبه آيه 108

(3) مردانى كه وفا كردند آن عهدى را كه با خداى تعالى بستند. سوره احزاب آيه 23

(4) و ما نفرستاديم پيش از تو مگر رجالى كه به سوى‏شان وحى مى‏فرستاديم. سوره يوسف آيه 109

(5) چه شد ما را كه نمى‏بينيم آن مردانى را كه ما آنها را از اشرار مى‏شمرديم. سوره ص آيه 62

(6) و چنين بود كه مردانى از آدميان پناه مى‏بردند به مردانى از جن. سوره جن آيه 6

/ 504