چند روايت در مورد دروغ بستن به خداى تعالى
در تفسير عياشى از ابى بصير نقل شده كه گفت: از ابى عبد اللَّه (ع) شنيدم كه مىفرمود: اگر كسى بگويد خداوند امر به فحشاء مىكند دروغ به خدا نسبت داده، و اگر كسى بگويد خير و شر همه مستند به او است باز هم به خداوند دروغ نسبت داده «1».و نيز در كتاب مزبور از مسعدة بن صدقه از ابى عبد اللَّه (ع) روايت شده كه فرمود: اگر كسى بگويد خداوند امر به كار بد و فحشاء مىكند به خداوند دروغ بسته، و اگر بگويد خير و شر عالم بدون مشيت او صورت مىگيرد خدا را از سلطنتش بيرون نموده، و اگر بگويد گناهان بدون قوت خدا ارتكاب مىشود باز به خدا دروغ بسته، و كسى كه به خدا دروغ ببندد خداوند او را داخل آتشش مىنمايد «2».مؤلف: اينكه فرمود:" و كسى كه بگويد خير و شر عالم بدون مشيت او صورت مىگيرد ..." ناظر به قول مفوضه است كه مىگويند: بنده در كار خير و شر خود مستقل است.هم چنان كه جمله" و اگر كسى بگويد خير و شر همه مستند به او است" كه در روايت قبلى بود ناظر است به قول جبرى مذهبها كه مىگفتند: خير و شر و اطاعت و معصيت همه مستند به اراده خود خدا است، و اراده و مشيت عبد كوچكترين دخالتى در صدور آن ندارد، البته اين وقتى است كه ضمير" او" در آن روايت به خداى تعالى برگردد و اما اگر به خود صاحب عمل برگردد آن وقت مانند روايت دوم ناظر به قول مفوضه خواهد بود.رواياتى در ذيل جمله:" وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ"
شيخ در تهذيب به سند خود از ابن مسكان نقل كرده كه گفت: از ابى عبد اللَّه (ع) سؤال كردم معناى آيه" وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ" چيست؟ فرمود: اين آيه راجع به قبله است «3».(1) تفسير عياشى ج 2 ص 12(2) تفسير عياشى ج 2 ص 11 ط تهران(3) تهذيب الاحكام ج 2 ص 43 ط تهران