اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس‏گرا و تحت تاثير مرام بت پرستى قبطيان بوده‏اند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از خلاصى از اسارت فرعونيان برايشان پيش آمد. و اينكه گفتيم" پاره‏اى" براى اين است كه قرآن كريم در اين آيات تنها آن حوادثى را نقل كرده كه با غرض منظور نظر در آيات قبل تناسب دارد، و آن غرض بيان اين جهت بود كه هيچ وقت دعوت دينى متوجه به قومى نشد مگر اينكه اكثريت آن قوم را كسانى تشكيل دادند كه به آن دعوت كافر و عهد خداى را ناقض بودند، و خداوند مؤمنين ايشان را به مزيد كرامت خود و كافرين ايشان را به عذاب شديدش اختصاص داد، اينك در اين آيات داستان عبور بنى اسرائيل از دريا و درخواستشان از موسى مبنى بر اينكه موسى (ع) جهت ايشان بتى درست كند تا آن را عبادت كنند، و داستان گوساله‏پرستى و در ضمن آن مساله نزول تورات را بيان مى‏كند.

اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس‏گرا و تحت تاثير مرام بت پرستى قبطيان بوده‏اند

" وَ جاوَزْنا بِبَنِي إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى‏ قَوْمٍ ..."

كلمه" عكوف" به معناى اقبال و روى آوردن و ملازمت نمودن آن به چيزى است بر سبيل تعظيم «1».

و معناى اينكه فرمود:" اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ" اين است كه" تو براى ما معبودى قرار بده هم چنان كه اين قوم براى خود معبودى قرار داده و درست كرده‏اند".

در اينجا براى اينكه خواننده محترم زمينه اين فقره از كلام الهى را در دست داشته باشد ناگزيريم چند كلمه بطور اختصار در باره سير تاريخى بنى اسرائيل ايراد نماييم، و آن اين است كه: بنى اسرائيل بعد از جدشان ابراهيم (ع) به دين همان جناب باقى بوده و از ميان آنان اسحاق، يعقوب و يوسف (ع) برگزيده شدند كه ايشان را به آن دين يعنى به دين توحيد دعوت نموده و چنين اعلام مى‏كردند كه در دين توحيد جز خداى سبحان كسى و يا چيزى نبايد پرستش شود، و خدا را در اين باره شريكى نيست، او بزرگتر از آن است كه جسم و يا جسمانى بوده باشد و متشكل به اشكال و محدود به حدود و اندازه‏ها گردد، و ليكن از داستان بنى اسرائيل بر مى‏آيد كه مردمى مادى و حسى بوده‏اند، و در زندگى هيچ وقت از مساله اصالت حس تجاوز نمى‏كردند، و اعتنايى به ما وراى حس نداشته‏اند، و اگر هم داشته‏اند از باب تشريفات بوده، و اصالت حقيقى نداشته. يهوديها با داشتن چنين عقايدى سالهاى دراز تحت اسارت قبطى‏ها كه رسمشان بت‏پرستى بود، و در عين اينكه عصبيت ايلى و خانوادگى مجبورشان مى‏كرده كه دين آباء و اجدادى خود را تا اندازه‏اى حفظ كنند بارى تحت تاثير بت‏پرستى آنان نيز بودند، و اين تقريبا يك طبيعتى براى ايشان شده، و خلاصه در ارواحشان‏


(1) مفردات راغب ص 342 ماده عكف.

/ 504