مراد از رؤيت در درخواست موسى (ع):" رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ" و در آيات مشابه ديگر، علم ضرورى است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حفظ حقيقت و اثر خود، در يك امر خارج از ماده و آثار ماده و بيرون از حد و نهايت عمل نموده و اثر باقى بگذارد؟ چشم ما سببى است از اسباب مادى كه سببيتش تنها در امور مادى است و محال است عمل آن متعلق به چيزى شود كه هيچ اثرى از ماديت و خواص ماديت را ندارد.

مراد از رؤيت در درخواست موسى (ع):" رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ" و در آيات مشابه ديگر، علم ضرورى است‏

بنا بر اين بطور مسلم اگر موسى (ع) در آيه مورد بحث تقاضاى ديدن خدا را كرده غرضش از ديدن غير اين ديدن بصرى و معمولى بوده، و قهرا جوابى هم كه خداى تعالى به وى داده نفى ديدنى است غير اين ديدن، چه اين نحو ديدن امرى نيست كه سؤال و جواب بردار باشد، موسى آن را تقاضا كند و خداوند دست رد به سينه‏اش بزند.

خواهيد گفت پس معناى رؤيت خدا در آيه مورد بحث و همچنين در آيه" وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى‏ رَبِّها ناظِرَةٌ" «1» و آيه" ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‏" «2» و آيه" مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ" «3» و آيه" أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ أَلا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ مُحِيطٌ" «4» و آيه" فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً" «5» و نيز آيات بسيار ديگرى كه رؤيت خدا و لقاى او را اثبات مى‏كند چيست؟ و آيا شما بين اين آيات و آياتى كه صريحا امكان رؤيت را نفى مى‏كند مانند جمله" لن ترانى" از آيه مورد بحث و همچنين مانند آيه" لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ" «6» و امثال آن چگونه جمع مى‏كنيد؟ و به چه بيانى منافاتى را كه بين اين دو دسته از آيات به چشم مى‏خورد بر طرف مى‏سازيد؟

جواب اين سؤال را ديگران هم داده و گفته‏اند: مراد از اين رؤيت قطعى‏ترين و روشن‏ترين مراحل علم است، و تعبير آن به رؤيت براى مبالغه در روشنى و قطعيت آن است، چيزى كه هست بايد دانست حقيقت اين علم كه آن را علم ضرورى مى‏ناميم چيست؟ چون از


(1) بعضى چهره‏ها آن روز شاداب است و سوى پروردگار خويش نگران است. سوره قيامت آيه 23

(2) و قلب وى آنچه را بديد تكذيب نكرد. سوره نجم آيه 11

(3) هر كه اميد دارد به پيشگاه خدا رود وعده خدا آمدنى است. سوره عنكبوت آيه 5

(4) مگر پروردگارت بس نيست كه او به همه چيز گواه است. بدانيد كه آنها از رفتن به پيشگاه پروردگارشان به شك اندرند. بدانيد كه خدا به همه چيز احاطه دارد. سوره حم سجده آيه 54

(5) هر كه اميد دارد به پيشگاه پروردگار خويش رود بايد عمل شايسته كند، و هيچ كس را در عبادت پروردگار شريك نكند. سوره كهف آيه 110

(6) او را هيچ چشمى درك نمى‏كند و حال آنكه او بينندگان را مشاهده مى‏كند. سوره انعام آيه 103

/ 504