بيان آيات دو وجه در معناى:" ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً"
" ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً ..."" تضرع" از" ضراعت" و به معناى اظهار ضعف و ذلت است." خفية" به معناى پنهانى و پوشيده داشتن است، و بعيد نيست كنايه از همان تضرع بوده و غرض از ذكرش تاكيد همان اظهار ذلت و عجز باشد، چون شخص متذلل همواره در اثر ذلت و خوارى در صدد پنهان ساختن خويش است.ذكر اين دو آيه بعد از آيه" إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ ..." كه توحيد ربوبيت خدا را از راه وحدت خالقيت او اثبات مىكرد به منزله نتيجهگيرى از آن است، گويا مىفرمايد: وقتى خداى تعالى در مساله خلقت و تدبير شريكى ندارد پس بر هر بندهاى لازم است كه تنها او را بخواند، و او را بندگى كند، و دينى را اتخاذ نمايد كه موافق با ربوبيت انحصارى او باشد.و چون در صدد نتيجه گرفتن بود بلافاصله شروع به دعوت بشر كرد، نخست بشر را به اين عبوديت خواند، و فرمود:" ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ..." و دستور داد تا اين عبادت را با تضرع و زارى انجام دهند و اين تضرع و زارى هم علنى و به صداى بلند كه منافى با ادب عبوديت است نبوده باشد، البته اين معنا در صورتى است كه" واو" براى جمع باشد، و اما اگر" واو" براى تنويع باشد معناى آيه چنين مىشود: بايد خداى را عبادت كنند، يا علنا و به صداى بلند و يا آهسته. ممكن هم هست منظور از تضرع را عبادت با سر و صدا دانسته و بگوييم معناى آيه اين است كه: عبادت بايد آهسته انجام شود نه با داد و فرياد، مگر اينكه از در تضرع و زارى باشد كه در آن صورت سر و صدا داشتن عيب ندارد.اين نسبت به خداى تعالى، و اما نسبت به يكديگر در جمله" وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها"(1) و اوست كه آسمانها و زمين راى در شش روز آفريد، و عرش وى بر روى آب بود. سوره هود آيه 7