پاسخ سحره به تهديدات فرعون: إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ ...
" قالُوا إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ ..."اين جمله پاسخى است كه ساحران به فرعون داده و با اين گفتار خود حجت او را ابطال و راه استدلال را از هر طرف بر او بستند، زيرا حاصل معنايش اين است كه: تو ما را در برابر ايمان به پروردگارمان تهديد به عذاب مىكنى، خيال كردهاى كه اگر با اين عذاب رشته حيات ما را پاره كنى ما را آسيب رسانده و شرى متوجه ما كردهاى، و حال آنكه مردن در راه ايمان شر نيست، چرا كه ما پس از كشته شدن به سوى پروردگارمان بازگشت نموده و نزد او به زندگى قرب و سعادت زنده خواهيم شد، زيرا ما در خود جرم و گناهى جز همان ايمانمان به خدا كه تو آن را جرم پنداشتهاى سراغ نداريم، پس آينده ما جز خير نخواهد بود.اين آن معنايى است كه از جمله" قالُوا إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ" استفاده مىشود، و از آن نيز بر مىآيد كه سحره به مساله معاد هم ايمان داشتند، و اگر در جمله" وَ ما تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآياتِ رَبِّنا لَمَّا جاءَتْنا" معجزه عصا را على الظاهر- معجزات خوانده براى اين بوده كه همين يك معجزه از چند جهت معجزه بوده، يكى اينكه چوب اژدها شده، دوم اينكه طنابها و چوبدستىهاى سحره را بلعيده، سوم اينكه مجددا به حالت اولى برگشته است.كلمه" تنقم" از" نقم" به معناى كراهت و خشم است، گفته مىشود" نقم منه كذا" از باب" ضرب، يضرب" و" علم، يعلم".در اينجا جذبه معنوى و الهى سحره را گرفت و با كمال دليرى و بدون اينكه از تهديد فرعون انديشهاى بكنند به درگاه پروردگار خود استغاثه برده و از آن درگاه صبر و تحمل در برابر شكنجه فرعون را مسألت نموده و گفتند:" رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً" پروردگارا ما را در برابر عذابى كه فرعون اراده آن را كرده صبر و تحمل ده" وَ تَوَفَّنا مُسْلِمِينَ" و اگر ما را كشت ما را مسلم بميران.و تعبير دادن" صبر" به" افراغ" استعاره به كنايه است، به اين معنا كه خود را به ظرف و صبر را به آب و دادن خدا را به ريختن آب در ظرف و لب ريز كردن آن تشبيه كردند، و منظور شان اين بوده كه دلهاى ما را لب ريز و سرشار از صبر كن تا در برابر نزول هيچ عذابى جزع نكنيم.