قرب به خدا فقط به وسيله ياد و ذكر او حاصل مىشود
" إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ" ظاهر سياق آيه مىرساند كه در مقام بيان علت امرى است كه در آيه سابق بود، بنا بر اين، معنايش اين مىشود: بياد پروردگارت باش چنين و چنان، زيرا كسانى كه نزد پروردگارت هستند، همين طورند، يعنى به ياد آر پروردگارت را تا از كسانى باشى كه نزد پروردگارت هستند، و از زمره آنان خارج نشوى.و به همين بيان روشن شد كه منظور از اينكه فرمود:" كسانى كه نزد پروردگار توأند" تنها ملائكه نيستند، هم چنان كه بعضى از مفسرين تفسير كردهاند، زيرا معنا ندارد بگوييم: تو اين چنين به ياد پروردگارت باش، براى اينكه ملائكه همين طور به ياد اويند، بلكه از لفظ" عِنْدَ رَبِّكَ" استفاده مىشود كه مقصود مطلق مقربين درگاه خدايند، چون اين تعبيرى است كه حضور بدون غيبت را مىرساند.و از آيه ظاهر مىشود كه قرب به خدا تنها به وسيله ياد و ذكر او حاصل مىشود، و به وسيله ذكر است كه حجابهاى حائل ميان او و بندهاش بر طرف مىگردد، و اگر ذكرى در كار نباشد جميع موجودات نسبت به نزديكى به او و دورى از او يكسان مىبودند و از اين نظر هيچ اختلافى ميان موجودات نمىبود كه يكى به او نزديكتر و يكى دورتر باشد.و در جمله" لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ" امور سهگانهاى ذكر شده كه ذكر باطنى مانند ذكر زبانى به آن متصف مىشود، توضيح اينكه، نفس مىتواند متصف باشد به حال عدم استكبار و به حال تقديس خدا، و به حال سجده، و كمال خشوع در برابر او عينا همانطورى كه ذكر زبانى كه مقصود از آن عمل خارجى است مىتواند به اين سه حالت متصف باشد، و چنان نيست كه تسبيح مختص به زبان و سجده مختص به ساير اعضاء بوده باشد، هم چنان كه آيه" وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ" «1» و آيه" وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ" «2» و(1) و هيچ چيز نيست مگر اينكه تسبيحگوى به حمد او است. سوره اسرى آيه 44(2) گياه بىساقه و درخت سجده مىكنند. سوره رحمان آيه 6