قرب به خدا فقط به وسيله ياد و ذكر او حاصل مى‏شود - ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اينكه انسان ساعت بساعت و دقيقه بدقيقه بياد پروردگارش باشد، و اگر احيانا غفلت و نسيانى دست داد مجددا مبادرت به ذكر نموده و نگذارد كه غفلت در دلش مستقر گردد، و در آيه بعدى نيز دلالت بر اين معنا هست، و بزودى خواهد آمد.

پس آنچه كه از آيه استفاده مى‏شد استمرار بر ذكر خدا در دل است در حالت تضرع و خيفه ساعت بساعت و ذكر به زبان در صبح و شام.

قرب به خدا فقط به وسيله ياد و ذكر او حاصل مى‏شود

" إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ" ظاهر سياق آيه مى‏رساند كه در مقام بيان علت امرى است كه در آيه سابق بود، بنا بر اين، معنايش اين مى‏شود: بياد پروردگارت باش چنين و چنان، زيرا كسانى كه نزد پروردگارت هستند، همين طورند، يعنى به ياد آر پروردگارت را تا از كسانى باشى كه نزد پروردگارت هستند، و از زمره آنان خارج نشوى.

و به همين بيان روشن شد كه منظور از اينكه فرمود:" كسانى كه نزد پروردگار توأند" تنها ملائكه نيستند، هم چنان كه بعضى از مفسرين تفسير كرده‏اند، زيرا معنا ندارد بگوييم: تو اين چنين به ياد پروردگارت باش، براى اينكه ملائكه همين طور به ياد اويند، بلكه از لفظ" عِنْدَ رَبِّكَ" استفاده مى‏شود كه مقصود مطلق مقربين درگاه خدايند، چون اين تعبيرى است كه حضور بدون غيبت را مى‏رساند.

و از آيه ظاهر مى‏شود كه قرب به خدا تنها به وسيله ياد و ذكر او حاصل مى‏شود، و به وسيله ذكر است كه حجاب‏هاى حائل ميان او و بنده‏اش بر طرف مى‏گردد، و اگر ذكرى در كار نباشد جميع موجودات نسبت به نزديكى به او و دورى از او يكسان مى‏بودند و از اين نظر هيچ اختلافى ميان موجودات نمى‏بود كه يكى به او نزديكتر و يكى دورتر باشد.

و در جمله" لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ" امور سه‏گانه‏اى ذكر شده كه ذكر باطنى مانند ذكر زبانى به آن متصف مى‏شود، توضيح اينكه، نفس مى‏تواند متصف باشد به حال عدم استكبار و به حال تقديس خدا، و به حال سجده، و كمال خشوع در برابر او عينا همانطورى كه ذكر زبانى كه مقصود از آن عمل خارجى است مى‏تواند به اين سه حالت متصف باشد، و چنان نيست كه تسبيح مختص به زبان و سجده مختص به ساير اعضاء بوده باشد، هم چنان كه آيه" وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ" «1» و آيه" وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ" «2» و


(1) و هيچ چيز نيست مگر اينكه تسبيح‏گوى به حمد او است. سوره اسرى آيه 44

(2) گياه بى‏ساقه و درخت سجده مى‏كنند. سوره رحمان آيه 6

/ 504