عبرت بزرگى است و خوشبختانه تاريخ به اندازه كافى از احوال امم گذشته ضبط كرده، همه مىدانند كه در دورانهاى گذشته از قياصره و فراعنه و اكاسره و فغافره «1» و امثال آنان گردنفرازانى طاغى بودهاند كه دلها را از هيبت سلطنت خود مرعوب نموده خانهها را خراب و اموال را غارت مىكردند، و خون مردم را به سهولت ريخته، زن و فرزند آنان را به زير يوغ بردگى خود مىكشيدند، خداى تعالى هم آنان را در اين ظلم و ستم مهلت داد تا به اوج قدرت خود رسيده و به منتهاى درجه شوكت نائل آمدند، دنيا و زينت و شهواتش دل آنان را فريفته و از اينكه ساعتى عقل خود را به كار اندازند بازشان داشت، و تمامى اوقات خود را صرف عيش و نوش نموده، هواى دل را معبود خود ساختند، و به اين وسيله خداوند گمراهشان ساخته كارشان را به اينجا كشانيد كه در عين داشتن قدرت و اراده و هر نعمت ديگرى از آن استفاده ننموده، به تدريج از ميان رفتند و امروز جز نام ننگينى از بعضى از آنان باقى نمانده است، آرى سنت پروردگار بر اين جريان يافته كه انسان زندگى خود را بر اساس تعقل بنا كند، و اگر غير اين كند و راه فساد و افساد را پيش گيرد، طبع عالم و اسباب جارى در آن با او بناى ضديت و دشمنى را مىگذارد و او هر قدر هم نيرومند باشد در بين دو سنگ آسياى طبيعت له و نابود مىشود.
" وَ إِنْ كانَ طائِفَةٌ مِنْكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ ..."
در اين آيه چهارمين دستور خود را به آنان گوشزد مىكند، و آن اين است كه در صورتى كه اختلاف كلمه در بين شما روى داد و عدهاى از شما به طرف كفر متمايل شدند شما بخاطر آنان دست از حق و حقيقت بر نداريد. بلكه به طرف حق گرائيده، در مقابل كارشكنىهاى آنان صبر كنيد، از اينجا معلوم مىشود كه شعيب (ع) از اتفاق مردم بر ايمان و عمل صالح مايوس بوده، و احساس كرده كه چنين اتفاقى نخواهند كرد و مسلما اختلاف خواهند داشت، و طبقه اول و توانگران قومش به زودى دست به خرابكارى و كارشكنى و آزار مؤمنين خواهند زد، و قهرا مؤمنين در تصميم خود سست خواهند شد، ناچار همه ايشان را از مؤمن و كافر امر به صبر و انتظار فرج نموده است تا خداوند در ميانشان حكومت كند، چرا كه او بهترين حكمكنندگان است، يكى از شواهد بر اينكه او بهترين حكمكنندگان است، همين امر به صبرى است كه به كافر و مؤمن قوم شعيب كرده، زيرا صلاح جمعيتى كه مركب از كافر و مؤمن است در همين است كه در برابر يكديگر صبر و خويشتندارى را پيشه كنند، مؤمنين در زندگى
(1) قياصره جمع قيصر پادشاهان روم و فراعنه جمع فرعون زمامداران مصر و اكاسره جمع كسرى سلاطين ايران و فغافره جمع فغفور پادشاهان چين را مىگفتهاند.