بود، و وقتى روى دم خود مىنشست بلنديش تا يك ميل مىشد. و در بعضى «1» از روايات دارد كه وقتى دهن باز مىكرد يك لب خود را به زمين و لب ديگرش را بر بام قصر فرعون مىگذاشت.
و در بعضى «2» ديگر دارد وقتى بارگاه فرعون را بين دندانهايش جاى داد و بر مردم حمله برد، مردم براى فرار از آن چنان ازدحامى كردند كه بيست و پنج هزار نفر زير دست و پا تلف شدند. و نيز در پارهاى از روايات «3» دارد: طول قامت آن هشتاد ذراع بود. و در بعضى ديگر «4» دارد: جثهاش آن قدر بزرگ بود كه يك شهر را پر مىكرد. و در روايتى «5» دارد: فرعون از ديدن آن بقدرى وحشت كرد كه جامه خود را آلوده ساخت. و در بعضى «6» ديگر دارد: در آن روزى كه اين اژدها را ديد چهار صد بار خود را آلوده كرد. و در بعضى از آن «7» روايات است كه از آن ببعد تا چندى كه زنده بود به مرض اسهال دچار شده بود. و نيز در باره خصوصيات يد بيضاء آن حضرت در روايات «8» دارد كه وقتى دست خود را از گريبان بيرون مىكرد چنان نورى از دستش تابيدن مىگرفت كه بر نور آفتاب غلبه مىكرد.
و در روايتى «9» دارد: سحره هفتاد نفر بودند، و بر ششصد تا نهصد، و همچنين دوازده هزار نفر و پانزده هزار نفر و هفده هزار نفر و نوزده هزار نفر و سى و چند هزار نفر و هفتاد هزار نفر و هشتاد هزار نفر نيز رواياتى وارد شده.
و نيز «10» در روايات دارد كه اين ساحران علم سحر را از دو نفر مجوسى از اهل نينوا
(1) تفسير عياشى ج 2 ص 25 ح 64 (2) تفسير الدر المنثور ج 4 ص 292- تفسير قرطبى ج 7 ص 258- و تفسير ابو الفتوح رازى ج 5 ص 241 (3) مجمع البيان ج 4 ص 458 (4) تفسير قرطبى ج 7 ص 259 (5) تفسير ابو الفتوح رازى ج 5 ص 241 الكامل فى التاريخ ج 1 ص 181 (6) منهج الصادقين ج 4 ص 84 (7) تفسير جرجانى ج 3 ص 227 (8) تفسير قرطبى ج 7 ص 257 و الدر المنثور ج 3 ص 105 و تفسير ابو الفتوح رازى ج 5 ص 241 و الكامل فى التاريخ ج 1 ص 181 (9) الدر المنثور ج 3 ص 106 و تفسير قرطبى ج 7 ص 258 و تفسير ابو الفتوح رازى ج 5 ص 245 و منهج الصادقين ج 4 ص 82 تاريخ طبرى ج 1 ص 407 و 408 و الصافى ج 2 ص 69 (10) تفسير قرطبى ج 7 ص 258 و تفسير ابو الفتوح رازى ج 5 ص 245