مانند" وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً" «1» و «2» پس بنا به گفته راغب مقصود از جمله مزبور اين خواهد بود:" بگو پروردگار من امر به گرفتن بهره عادلانه و ملازمت ميانه روى در همه امور و ترك افراط و تفريط كرده" و معلوم است كه راه ميانه در عبادت اين است كه مردم به سوى خدا بازگشت نموده به جاى پرستش بتها و تقليد از بزرگان قوم به معابد در آمده خدا را به خلوص عبادت كنند.
" وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ"- اين جمله به حسب ظاهر معطوف است به چيزى كه رسول خدا (ص) بايد به مردم برساند، براى اينكه جمله" پروردگار من امر به ميانهروى كرده" در حقيقت به منزله اين است كه بفرمايد:" ميانهرو باشيد". و بنا بر اين، تقدير اين دو جمله چنين است:" بايد ميانهرو باشيد و روى خود را متوجه هر مسجد كنيد".
وجه هر چيز آن قسمتى است كه با آن با چيزهاى ديگر روبرو مىشود، و اقامه وجه در هنگام عبادت در يك انسان كامل عبارت از اين است كه خود را طورى سازد و آن چنان حواس خود را تمركز دهد كه امر به عبادت قائم به او شود و او بتواند آن امر را بطور كامل و شايسته و بدون هيچ نقصى امتثال كند. پس برگشت اقامه وجه در هنگام عبادت به اين است كه انسان در اين موقع دلش چنان مشغول خدا باشد كه از هر چيز ديگرى منقطع شود.
بنا بر اين، جمله" وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ" به ضميمه" وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ" اين معنا را افاده مىكند كه: بر هر عابد واجب است كه در عبادت خود توجه را از غير عبادت، و در بندگى براى خدا توجه را از غير خدا منقطع سازد. يكى از چيزهايى كه غير خدا است همان عبادت او است، پس عابد نبايد به عبادت خود توجه كند زيرا عبادت توجه است نه متوجه اليه، و توجه به عبادت، معناى عبادت و توجه به خدا بودن آن را از بين مىبرد.
مفسرين را در معناى جمله" وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ ..." اقوال ديگرى است: يكى اينكه" در نماز بطور مستقيم متوجه قبله هر مسجدى شويد" ديگر اينكه" در موقع سجده كه همان موقع نماز است متوجه آن نقطهاى شويد كه خدا دستور داده، و آن نقطه كعبه است" ديگر اينكه" وقتى در مسجدى وقت نمازى را درك كرديد همانجا نمازتان را بخوانيد، و نگوييد باشد تا به مسجد محل خود برگرديم" ديگر اينكه" در موقع نمازهايى كه بايد به جماعت گزارد به سوى
(1) و اما ظالمين آتشگيره جهنم هستند. سوره جن آيه 15 (2) مفردات راغب ص 402