ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 9 -صفحه : 565/ 190
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 190

اين جمله خطاب است به مهاجرين طبقه اول و به انصار، و در اين خطاب مهاجرين بعدى و آنهايى را كه بعد از اين ايمان مى‏آورند و با طبقه اول به جهاد مى‏پردازند به آنان ملحق كرده و در مساله ولايت، ايشان را نيز شركت داده است.

" وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ ..."

اين جمله راجع به ولايت ارث است كه خداوند آن را در ميان ارحام و خويشاوندان تشريع مى‏كند، و آن را منحصر در ارحام مى‏نمايد و اما بقيه اقسام ولايت منحصر در ارحام نيست.

(منسوخ گشتن حكم ارث به مؤاخات (برادر خواندگى)، بطلان قول به عصبه در ارث و ...)

اين آيه حكم سابق را كه عبارت بود از ارث بردن بسبب عقد برادرى نسخ مى‏كند، چون قبل از اين آيه پيغمبر (ص) در اوايل هجرت حكم ارث به مواخات را در ميان مسلمانان اجراء مى‏كرد و اين خود روشن است كه آيه شريفه ارث به قرابت را بطور مطلق اثبات مى‏كند چه اينكه وارث داراى سهم باشد و چه نباشد، چه اينكه عصبه باشد و يا نباشد.

بحث روايتى‏

در مجمع البيان از امام باقر (ع) روايت مى‏كند كه فرمود: مسلمانان صدر اسلام به سبب مواخات (عقد اخوت) از يكديگر ارث مى‏بردند «1».

مؤلف: اين روايت هم دليل نمى‏شود بر اينكه آيه" إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا" در باره ولايت اخوت نازل شده.

و در كافى به سند خود از ابى بصير از ابى جعفر (ع) روايت كرده كه فرمود:

دايى و خاله وقتى ارث مى‏برند كه كسى با ايشان نباشد، چون خداى تعالى مى‏فرمايد:" وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ" «2».

مؤلف: اين روايت را عياشى نيز از ابى بصير از امام ابى جعفر (ع) نقل كرده ولى سندش را ذكر نكرده است «3».

و در تفسير عياشى از زراره از ابى جعفر (ع) نقل كرده كه در تفسير آيه‏

(1) مجمع البيان ج 4 ص 561

(2) فروع كافى ج 7 ص 119

(3) تفسير عياشى ج 2 ص 71 ش 83