صفحهى 215
زيارت مشركين جلوگيرى نفرمود و از سنتهاى زيارتى مشركين يكى اين بود كه اگر با لباس وارد مكه مىشدند و با آن لباس دور خانه خدا طواف مىكردند ديگر آن لباس را به تن نمىكردند و مىبايد آن را صدقه دهند لذا براى اينكه لباسهايشان را از دست نداده باشند قبل از طواف از ديگران لباسى را عاريه و يا كرايه مىكردند و بعد از طواف به صاحبانشان بر مىگرداندند، در اين ميان اگر كسى به لباس عاريه و اجاره دست نمىيافت و خودش هم تنها يك دست لباس همراه داشت، براى آنكه آن لباس را از دست ندهد ناچار برهنه مىشد و لخت مادرزاد به طواف مىپرداخت.
وقتى زنى رعنا و زيبا از زنان عرب به زيارت حج آمد و خواست تا لباسى عاريه و يا كرايه كند ليكن نيافت، خواست با لباس طواف كند گفتند: در اين صورت بايستى بعد از طواف لباست را تصدق دهى، گفت: من جز اين لباس ندارم، و لذا لخت شد و به طواف پرداخت، مردم ريختند به تماشايش ناچار يك دست خود را بر عورت پيشين و دست ديگرش را بر عورت پسين گذاشت و طواف را به آخر رساند در حالى كه مىگفت:
بعد از آنكه از طواف فارغ شد عدهاى به خواستگاريش آمدند، گفت من شوهر دارم.
از طرفى سيره رسول خدا (ص) قبل از نزول اين سوره اين بود كه جز با كسانى كه به جنگ او برمىخاستند نمىجنگيد، و اين روش بخاطر اين آيه بود كه مىفرمايد:
" فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا" «2» تا آنكه سوره برائت نازل شد، و پيامبر مامور شد به اينكه مشركين را از دم شمشير بگذارند چه آنها كه سر جنگ دارند و چه آنها كه كنارند، مگر آن كسانى كه در روز فتح مكه براى مدتى با آن حضرت معاهده بستند، مانند صفوان بن اميه و سهيل بن عمرو كه به فرمان:" بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ" چهار ماه يعنى بيست روز از ذى الحجه و تمامى محرم و صفر و ربيع الاول و ده روز از ربيع الثانى مهلت يافتند، كه اگر بعد از اين مدت باز به شرك خود باقى ماندند آنان نيز محكوم به مرگند.
(1) امروز بعضى از آن (عورتم) و يا همهاش هويدا مىشود پس آنچه را كه هويدا گردد (بر كسى) حلال نمىكنم. (2) حال اگر از شما كنار كشيده ديگر با شما پيكار نكردند، و به شما پيشنهاد صلح دادند (در اين صورت) خداوند براى شما تسلطى بر ايشان قرار نداده. سوره نساء آيه 90