ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 9 -صفحه : 565/ 287
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 287

حق ندارد داخل مسجد الحرام شود، قريش بسيار ناراحت شده گفتند: تجارت ما از بين رفت، و زن و بچه ما بيچاره شدند و خانه‏هايمان خراب شد. پس خداى تعالى اين آيه را نازل كرد:" قُلْ- يا محمد- إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشِيرَتُكُمْ ... وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ" «1».

مؤلف: بنا بر اين روايت، جا داشت جمله" حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ" در اين آيه به كسادى بازار و باز شدن در ديگرى از روزى براى آنان تفسير شود، هم چنان كه نظيرش در ضمن آيات بعد از اين آيات آمده، مى‏فرمايد:" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ".

بلكه مى‏توان گفت بنا بر اين روايت، اصلا مورد هر دو آيه يكى است، و ليكن ميان اين دو آيه از نظر لحن فرق بسيار است، در آيه" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ..." لسان، لسان رفق و احترام است، و در آيه" إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ" با در نظر داشتن آخر آن كه مى‏فرمايد:" وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ" لسان، لسان خشونت است، پس نمى‏توان گفت كه خطاب در اين دو آيه به اشخاص واحدى است.

علاوه بر اينكه، در آيه مورد بحث گفتگو از دوستى پدران و فرزندان و عشيره و اموال است، و اين مطلب در روايت خاطرنشان نشده، و اگر قريش از ضايع شدن پدران و فرزندان و همسران و برادران و اموال نمى‏ترسيدند پس چرا آيه آنها را ذكر كرد، و در صورت ترجيح محبت آنها بر محبت خدا و رسول، تهديدشان كرده؟ و نيز در اين صورت اسم جهاد را در آيه بردن چه معنايى دارد؟- دقت فرمائيد.

و در الدر المنثور است كه احمد و بخارى از عبد اللَّه بن هشام روايت كرده‏اند كه گفت: ما با رسول خدا (ص) بوديم، حضرت دست عمر بن خطاب را گرفته بود، عمر گفت: يا رسول اللَّه! به خدا سوگند تو در دل من از هر چيز ديگرى غير از جانم محبوب‏ترى.

حضرت فرمود: احدى از شما ايمان نياورده مگر وقتى كه من از جانش هم محبوب‏تر باشم «2».

(1) تفسير قمى ج 2 ص 284

(2) الدر المنثور ج 3 ص 223