صفحهى 331
جاهاى باريك هم بكشد.
و پر واضح است كه وقتى كار بدينجا بكشد شيوع فساد و انحطاطهاى اخلاقى چه بلائى بر سر اجتماع بشرى درمىآورد، محيط انسانى را به صورت يك محيط حيوانى پستى در مىآورد كه جز شكم و شهوت هيچ همى در آن يافت نمىشود، و به هيچ سياست و تربيتى و با هيچ كلمه حكمتآميز و موعظهاى نمىشود افراد را كنترل نمود.
و شايد همين جهت باعث بوده كه در آيه مورد بحث از ميان همه گناهان تنها مساله اكل مال به باطل آنهم از ناحيه احبار و رهبان كه خود را مربى امت و مصلح اجتماع قلمداد مىكنند ذكر شود.
بعضى از خود مسيحيان مواردى چند از تعديات كشيشان را برشمردهاند از آن جمله:
پيشكشهايى را كه مريدها، بخاطر ظاهر عابد، و زاهدنماى ايشان تقديم مىدارند، رباخوارى و مصادره اموال مخالفين، رشوهخوارى در قضا و داورى، فروختن قبالههاى مغفرت و بهشت و امثال آن.
و ظاهرا مقصودش از كلمه" و امثال آن" امثال رشوه خوارى در قضاوت است هم چنان كه در داستان رشوهخوارى ايشان در تفسير آيه" يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ ..." «1» در جلد پنجم اين كتاب نيز گذشت. و اگر هيچ يك از تعديات فوق را نداشته باشند، تنها فروختن قبالههاى مغفرت براى رسوايى و ملامت ايشان كافى است.
و اما اينكه گفتند: مريدها بخاطر تظاهرى كه كشيشان در زهد و عبادت دارند به آنان علاقه و محبت پيدا مىكنند، و آن گاه پيشكشهايى تقديم مىدارند و به موقوفات و وصيتها و خيرات و مبرات عمومى اختصاصشان مىدهند، اين گونه موارد جزو اكل مال به باطل نيست، و همچنين مساله رباخوارى، زيرا رباخوارى اختصاص به كشيشها ندارد، بلكه قرآن كريم آن را به عموم مسيحيان نسبت مىدهد، و مىفرمايد:" وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ" «2» و نيز مىفرمايد:" سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ" «3».
در آيه مورد بحث گفتگو از انحرافات عموم مسيحيت نيست، بلكه آيه شريفه تنها آن تعدياتى را متعرض است كه مخصوص به كشيشان است.
(1) سوره مائده آيه 41 (2) و ربا گرفتنشان با اينكه از آن نهى شده بودند. سوره نساء آيه 161 (3) آنها بسيار دروغگو و بسيار حرام خوارند. سوره مائده آيه 42