صفحهى 358
را چنين قرار داد كه در مدار معينى حركت كند، و ماه را چنين مقدر فرمود كه چون بند هلالى شكل خوشه خرما منزلهايى را طى نموده دوباره از سر گيرد، نه آفتاب به ماه برخورد، و نه شب از روز جلو افتد، بلكه هر يك از آن اجرام در مدارى معين شناورى كنند" پس دوازدهگانه بودن ماه حكمى است نوشته در كتاب تكوين، و هيچ كس نمىتواند حكم خداى تعالى را پس و پيش كند.
و پر واضح است كه ماههاى شمسى از قراردادهاى بشرى است، گر چه فصول چهارگانه و سال شمسى اينطور نبوده و صرف اصطلاح بشرى نيست، و ليكن ماههاى آن صرف اصطلاح است بخلاف ماههاى قمرى كه يك واقعيت تكوينى است و بهمين جهت آن دوازده ماهى كه داراى اصل ثابتى باشد همان دوازده ماه قمرى است نه شمسى.
بنا بر اين بيان، معناى آيه چنين مىشود:" شماره ماههاى سال دوازده ماه است كه سال از آن تركيب مىيابد و اين شمارهاى است در علم خداى سبحان و شمارهايست كه كتاب تكوين و نظام آفرينش از آن روزى كه آسمانها و زمين خلق شده و اجرام فلكى براه افتاده و پارهاى از آنها بدور كره زمين بگردش درآمدند آن را تثبيت نمود" و بهمين جهت بايد گفت:
ماههاى قمرى و دوازدهگانه بودن آنها اصل ثابتى از عالم خلقت دارد.
و از اينجا بخوبى روشن مىگردد اينكه بعضى از مفسرين «1» گفتهاند: منظور از" كتاب اللَّه در آيه مورد بحث، قرآن و يا كتاب ديگرى از مقوله دفتر و كاغذ است كه اسامى ماهها در آن نوشته شده" تا چه اندازه فاسد است.
" مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ" كلمه" حرم" جمع" حرام" است كه به معناى هر چيز ممنوعى است. و كلمه" قيم" به معناى كسى است كه قيام به اصلاح مردم نموده و بر اداره امور حيات و حفظ شؤون ايشان مهيمن و مسلط باشد.
و مقصود از آن چهار ماهى كه حرام است بدليل نقلى قطعى ماه ذى القعده، ذى الحجه، محرم و رجب است كه جنگ در آنها ممنوع شده. و جمله" مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ" كلمه تشريع است نه اينكه بخواهد خبرى بدهد، بدليل اينكه دنبالش مىفرمايد:" اين است آن دين قائم به مصالح مردم".
و همانطور كه اشاره شد منظور از حرام نمودن چهار ماه حرام، اين است كه مردم در اين
(1) تفسير المنار ج 10 ص 412